اسم الکتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 211
على بشورند و خلافت را از آن حضرت به زور بگيرند و چهار نفر كه عبارت
باشند از سلمان و ابو ذر و مقداد و زبير گواهى دادند، و اينان وقتى گواهى دادند كه
بيعت شوم ابو بكر بر گردن ما بود، آن وقت دانستيم كه على عليه السّلام از رسول خدا
صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم بىاساس روايت نمىكند، چرا كه بهترين اصحاب محمّد
صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم سخنان او را گواهى كردند». سليم گويد: فردى كه اين
سخنان را گفت، افزود: «ما پس از آن در اين امر انديشيديم، سخن پيامبر يادمان آمد؛ ما گوش
مىداديم كه مىفرمود: «همانا كه خداوند چهار نفر از يارانم را دوست دارد و مرا به دوستىشان
فرمان داده و اينكه بهشت مشتاق ديدارشان است»، گفتيم: اينان چه كسانى هستند اى
رسول خدا؟
فرمود: «برادرم، وزيرم، وارثم، جانشينم در ميان امتم، ولىّ هر مؤمنى پس از
من؛ على بن ابى طالب، سلمان فارسى، ابو ذر و مقداد بن اسود» و ما اينك از آنچه
مرتكبشدهايم از خداوند آمرزش مىخواهيم و توبه مىكنيم. از رسول خدا صلّى اللَّه
عليه و اله و سلّم سخنى را شنيديم كه تأويل و معناى آن را به خوبى مىفهميم كه
فرمود: «در كنار حوض كوثر اقوامى بر من درآيند كه از اصحابم باشند و صاحب
مقامى از سوى من و داراى منزلتى نزد من، تا كه در جايگاه و در مرتبه خويش بايستند
و مرا بينند و شرمنده شوند و به چپ و راست گريزند و من بگويم: پروردگارم! اينان
ياران من هستند؟! به من گفته شود: تو نمىدانى كه پس از تو چه كردند، آنك كه از
آنان جدا شدى از دين برگشتند و به ارتجاع پيوستند» به جانمان سوگند! اگر هنگامى كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله
و سلّم درگذشت، خلافت را به على عليه السّلام مىسپرديم و اطاعتش مىكرديم و
پيرويش مىنموديم و در بيعتاش سر مىنهاديم، حقا كه رشد يافته و هدايت شده و موفق
بوديم، ولى گويا خداوند اين اختلاف و پراكندگى و بلا را مقدّر ساخته بود و بايد كه
قضا و قدر الهى باشد».
اسم الکتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام المؤلف : سليم بن قيس الهلالي الجزء : 1 صفحة : 211