او رسالتهاى پروردگارش را نيك بگزارد و امت خود را نيكخواهى كرد و آن
وظيفه كه بر عهده داشت به انجام رسانيد. شما را به ترس از خدا سفارش مىكنم زيرا
سفارش به ترس از خدا بندگان را بهترين سفارشهاست كه به خشنودى او نزديكتر است و
بهترين چيزى است سرانجام كارها را. شما به ترس از خدا مأمور شدهايد و براى آن
آفريده شدهايد. پس از خداى بترسيد نه براى آنكه نام نيك شما بر زبانها افتد يا
ترس شما براى پوزش خواستن باشد از خطايى كه كردهايد. زيرا خداوند شما را بيهوده
نيافريده و همچنان رها نكرده است. اعمال شما را محاسبه مىكند و مدت عمرتان را
معين كرده و كارهاى نيك و بدتان را نوشته است پس مبادا دنيا بفريبدتان كه دنيا
فريبنده است و هر كه فريب آن خورد گول و نادان است و سرانجامش فنا و نيستى است. از
خدا آن پروردگار خود و شما، مىخواهم كه ما و شما را روزى دهد خشيت سعيدان را و
مقام و منزلت شهيدان را و همدلى و دوستى پيامبران را. جز اين نيست كه ما به او
زندهايم و به سوى او بازمىگرديم.
ابو زكريا گويد كه على (ع) در خطبهاى چنين مىگفت:
سپاس و ستايش خداى را. مىستاييمش و منزهش مىداريم و به عظمت يادش
مىكنيم آن سان كه سزاى عظمت اوست. عظمتش را به بزرگى ياد مىكنيم به سبب جلالت
ذات او. مىستاييمش به يكتايى و خلوص و سپاسش مىداريم در برابر نيكىهايش در حق
ما ستايندگان و ثناگويانش. از او آمرزش مىخواهيم تا خطاهاى ما ببخشايد و بخشايش
او را مىطلبيم به سبب سنگينى بار گناهانمان. به خدا ايمان مىآوريم از روى يقين و
از او راهنمايى مىخواهيم، آن رهنمود كه ما را از هر گناه در امان نگاه دارد و از
هر خطا برهاند. پناه مىبريم به خدا از گرفتار آمدن در تنگناهاى طريق پس از آنكه
به راه گشاده قدم نهادهايم. و اين گرفتار آمدن بدان سبب است كه نشانههاى روشن
راه هدايت را از دست نهاده باشيم و جامه ضلالت بر تن كرده باشيم و شهادت مىدهيم
بىهيچ شك و ترديدى در برابر يقين خالصانه كه خداى تعالى يكتاست، به وعده خويش وفا
مىكند، پيمانش استوار است، گفتارش راست است، او را در كار انبازى نيست و به خوارى
نيفتد كه نيازش به ياورى باشد. بزرگش مىداريم آن سان كه در خور بزرگ داشتن اوست.
خدايى جز او نيست پيروزمند و داناست. و شهادت مىدهيم كه محمد (ص) از سوى او مبعوث
شده و حامل وحى اوست و پيامبر اوست و به نور او روشنايى يافته. او را به رسالت
فرستاد، اجابتكننده، اندرز دهنده، ادبكننده و پرهيزكار. با چراغهاى چون شهابها و
با فروغى تابناك. محوكننده و زداينده آيينهاى باطل آن بيهودهگويان، در آن جامعه
كه تاريكى كفر آن را در خود پيچيده بود. پس پرده تاريكى به نيروى آيات واضح و روشن
خود بردريد و پندگيرندگان را به آيات محكمات و