اسم الکتاب : کاشف الاستار(ترجمه جامع الاخبار) المؤلف : الشعيري، محمد الجزء : 1 صفحة : 58
صد هزار ميپوشند ايشان را جامها كه نماند هيچ يك
بديگرى بعد از آن ميفرمايد خداى تبارك و تعالى خوش آمديد اى بندگان و زيارتكنندگان
من و همسايگان من در جاى كرامت من اى دوستىكنندگان با يك ديگر در راه من و گويد طعام دهيد ايشان
را و خوشبوى گردانيد ايشان را پس ميبارد ابرى بوى خوش و عطرى كه مثل آن نديدهاند
قبل از آن و بعد از آن ميفرمايد خداى تعالى ايشان را خوش آمديد خوش آمديد ده بار تا
آن كه فرود مياورند ايشان را در سايهها كه در پيش ايشانست خوانى از طلا
و نقره حديث كرد ما را ابو جعفر محمد بن بابويه از پدر خود گفت حديث كرد مرا
سعد بن عبد اللَّه از احمد بن محمد از حسين بن محبوب از ابى جميله از جابر از امام
محمد باقر (ع) فرمود فرشته از فرشتگان گذر كرد بمردى ايستاده بر در خانه پس گفت او را آن فرشته
بنده خدا چرا ايستاده بر در خانه گفت برادرى از من در اين خانه است ميخواهم سلام كنم
بر وى گفت آن فرشته آيا ميان تو و ميان او خويشى و قرابتى هست يا آنكه آورده
است تو را بوى حاجتى گفت آن مرد ميان من و ميان او هيچ خويشى نيست و نيست مرا بوى حاجتى
مگر برادرى در اسلام و حرمت آن و من بازديد ميكنم او را و سلام ميكنم بر وى از براى
خداوندى كه پروردگار عالميان است پس گفت آن فرشته بدرستى كه من رسول خدايم بتو و او ميخواند
تو را سلام و ميگويد زيارت نكردى تو مگر مرا و بازديد نكردى الا مرا بتحقيق كه واجب
گردانيدم از براى
تو بهشت را و عافيت دادم تو را از غضب خود و زنهار دادم تو را از آتش روايت كرد ابو
القاسم جعفر بن محمد از پدر خود سعد بن عبد اللَّه از محمد بن حسين از محمد بن مهران از
على ابن عثمان رازى گفت شنيدم از امام موسى كاظم (ع) فرمود هر كه قدرت نيابد
اسم الکتاب : کاشف الاستار(ترجمه جامع الاخبار) المؤلف : الشعيري، محمد الجزء : 1 صفحة : 58