responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : إيضاح الكفاية المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد    الجزء : 1  صفحة : 496

شد كه: «لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين».

همان‌طور كه مشاهده كرديد در بعضى از روايات از قائل به جبر «كافر» و از قائل به تفويض «مشرك» تعبير كرده‌اند.

سؤال: چرا از مفوّضه به مشرك تعبير شده؟

جواب: چون او «ممكن الوجود» را مانند پروردگار متعال، مستقل در تأثير فرض كرده درحالى‌كه ما معتقديم «واجب الوجود» استقلال در تأثير دارد نه ممكن الوجود.

و اينكه مفوّضه «ممكن» را در بقاء، غير محتاج به علّت دانسته و او را مستقل فرض كرده، كانّ نظرشان اين است كه ممكن در بقاء «واجب الوجود» و مستقل در تأثير هست و اعمالش هيچ ارتباطى به خداوند ندارد لذا او در مسأله استقلال، براى خداوند كانّ شريكى قائل شده- و هو مشرك- «و جعل غير اللّه مستقلا كما انّ اللّه تعالى يكون مستقلا».

سؤال: چرا از قائل به جبر «كافر» تعبير شده؟

جواب: شايد علّتش اين باشد كه جبريّه، تمام اعمال را مستقيما به خداوند، اسناد مى‌دهند و اراده انسانها را به هيچ نحو در اعمال، مؤثّر نمى‌دانند و حتّى بالاتر، آنها مى‌گفتند اشياء، هيچ‌گونه تأثيرى در خواصّشان ندارند خلاصه اينكه آنها مستقيما تمام اعمال را مرتبط به خداوند مى‌دانند لذا جاى اين سؤال و اشكال، پيش مى‌آيد كه:

«ظلم» از نظر عقل، يك فعل قبيحى مى‌باشد حال اگر ظلم كه يك عمل خارجى است، تحقّق پيدا كرد به نظر آنها و لازمه كلام آنها اين است كه اصلا آن ظلم، مستند به «ظالم» نيست و مستقيما استناد به پروردگار جهان پيدا مى‌كند پس هنگامى كه ظلم و ستمى تحقّق پيدا مى‌كند نعوذ باللّه فاعل آن، پروردگار جهان است و ارتباطى به من و شما و انسانها ندارد و بديهى است كه اگر كسى چنان مطلبى را قائل شود، محكوم به كفر است.

در بعضى از روايات چنين آمده «التفويضى يهود هذه الامّة».

اسم الکتاب : إيضاح الكفاية المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد    الجزء : 1  صفحة : 496
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست