اسم الکتاب : إيضاح الكفاية المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 479
مىگوئيم كه: اگر علم، بخواهد مطابقت
با واقع داشته باشد، بايد همان واقع را نشان بدهد و واقع بما هو واقع منكشف بشود ما
وقتى واقع را تجزيه و تحليل نموديم تا مطابقت و عدم مطابقت، بررسى شود، ديديم بين آن
دو، تفاوت هست، يعنى از نظر واقعيّت، بين حركت ارادى و اختيارى فاعل مختار و بين حركت
يد مرتعش، تفاوت هست پس اگر علم در هر دو قضيّه، بخواهد مطابق با واقع باشد، لازمه
مطابقت علم با واقع، اين است كه علم متعلّق به حركت يد مرتعش، همان واقع را ارائه دهد
كه عبارت است از اضطراريّت و علم متعلّق به حركت يد عن اختيار، واقعش را نشان بدهد
كه عبارت از حركت اختيارى و ارادى يد هست و چنانچه بنا باشد به اراده و اختيار، فاعل
مختار توجّهى ننمائيم «هذا ليس بعلم». علم اگر بخواهد مطابق با واقع باشد بايد آئينه
و مرآت واقع باشد و ما قبلا واقع را بررسى كرديم، واضح شد كه وجدانا- و كاملا- بين
آن دو حركت، تفاوت هست پس اگر علم بخواهد متعلّق به عمل اختيارى من باشد، بايد تأييد
و تثبيت اراده نمايد و چنانچه بخواهد مانع اراده شود و عنوان «اضطرار» را ايجاد نمايد
آنوقت «نعوذ باللّه» علم خداوند متعال، جهل مىشود و علم، تحقّق پيدا نمىكند بنابراين:
مسأله علم از طريق مطابقت با واقع از مؤيّدات مسأله
اختياريّت و اراديّت است نه اينكه ايجاد اضطرار و سلب اختيار بكند پس دليل دوّم جبريّه
نه تنها كلام آنها را ثابت نمىكند بلكه مىتواند دليل محكمى عليه جبريّه باشد.
خلاصه: ما از راه احاطه علمى خداوند متعال و مطابقت
علم او با واقع- به ضميمه بررسى واقع، براى احراز مطابقت- نتيجه گرفتيم كه آن دو حركت
بايد فرق داشته باشد در حركت يد مرتعش، اضطرار، حاكم است و اضطرار، ايجاد حركت مىكند
امّا در حركت دست انسان سالم و مختار اصلا اضطرار وجود ندارد بلكه اراده و اختيار در
تحريك اليد مؤثّر است بنابراين:
دليل دوّم جبريّه، نتيجه معكوس داد و نه تنها آنها
بهرهاى از آن نگرفتند بلكه ما عليه
اسم الکتاب : إيضاح الكفاية المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 479