اسم الکتاب : مفاهیم علم نحو المؤلف : العصاری، محمود رضا الجزء : 1 صفحة : 85
20 مفعول
فيه
در مثالهاى زير:
1. « جاء الاستاذ صباحا؛ استاد بامداد آمد».
2. « وقفت خلف المعلّم؛ در پشت معلّم
ايستادم».
به نقش « صباحا » و
« خلف » دقّت كنيد، در مثال اول « صباحا » زمان آمدن استاد را بيان مىكند. از اينرو، مىتوان معناى جمله بالا
را با اين عبارت نيز بيان كرد: « جاء الاستاذ في صباح»
در مثال دوّم، « خلف » مكان ايستادن متكلم را بيان مىكند، به طورى كه مىتوان قبل از آن
حرف « في » را در تقدير گرفت؛ يعنى: « وقفت في خلف المعلّم»
به كلماتى مانند « صباحا » و « خلف » كه زمان يا مكان وقوع فعل را بيان
مىكنند، « مفعول فيه» گويند؛ به عبارت ديگر: به
كلماتى كه در جمله معناى « فى » را
مىرسانند، مفعول فيه گويند. [1]
اعراب مفعول فيه و عامل آن
1. مفعول فيه
يا ظرف، هميشه منصوب است. بنابراين در جملاتى مانند « جاء الاستاذ في صباح»، كلمه « صباح » مفعول
فيه نيست، زيرا ذكر حرف جرّ « في » مانع
اعراب نصب آن شده است. [2]