اسم الکتاب : مفاهیم علم نحو المؤلف : العصاری، محمود رضا الجزء : 1 صفحة : 82
تعديه افعال لازم
1. به
وسيله باب افعال و تفعيل
« ذهب زيد؛ زيد رفت» « اذهبت زيدا؛ زيد را بردم».
« فرح زيد؛ زيد خوشحال شد»- « فرحت زيدا؛ زيد را خوشحال كردم»
در مثال بالا « ذهب » و « فرح » كه توان نصب مفعول به را نداشتند،
با رفتن به باب افعال و تفعيل، داراى « مفعول به» شدند.
2. به وسيله حرف « باء تعديه»
به عبارت زير توجّه كنيد:
« ذهب زيد؛ زيد رفت»- « ذهب زيد بعمرو؛ زيد عمرو را برد»
در اين عبارت، « ذهب » كه فعل لازم بوده با كمك « باء » متعدّى
شده و با كلمه « عمرو » ارتباط برقرار كرده است.
تبصره: توضيحى در مورد كاربرد حروف
جر
به فعلهايى مانند: « قعد و خرج» كه لازم هستند توجّه كنيد
« مريض نشست»- « قعد المريض»
« على خارج شد»- « خرج علي»
اگر بخواهيم بگوييم « مريض بر تخت نشست- على از منزل خارج شد»
خواهيم گفت: « قعد المريض على السرير- خرج علي من
البيت».
حروف جر وسيله ارتباط فعل با اسم
ما بعد خود بوده و به اسم ما بعد خود جر مىدهند.
تبصره: آيا مىدانيد تفاوت « باء تعديه» با مواردى مانند « قعد المريض على السرير» چيست؟
در مثال « قعد المريض على السرير» معناى « قعد » بعد
از آمدن حرف جر تغييرى نكرده است؛ يعنى قبل از آمدن حرف جر و بعد از آن معناى « قعد؛ نشست» است، ولى در مثال « ذهب زيد بعمرو» قبل از آمدن حرف جر، « ذهب » به معناى « رفت » بوده
و بعد از آمدن حرف جر به معناى « برد » است؛
يعنى با آمدن حرف جر، معناى ذهب به گونهاى تغيير يافته كه محتاج « مفعول » شده است.
بايد توجّه داشت كه تنها حرف جرّى
كه صلاحيت اين تغيير را دارد، حرف جر « باء » است
و بقيه حروف جر فقط وسيله ارتباط فعل با اسم مابعد هستند و هيچگونه
اسم الکتاب : مفاهیم علم نحو المؤلف : العصاری، محمود رضا الجزء : 1 صفحة : 82