1. اللّه احد، محمد صلّى اللّه عليه و آله رسولنا،
امامنا علي
2. اللّه يشهد، انت تعلم نفسي، علي حبّه سعادة
با دقّت در جملات گروه [1] و [2]، متوجّه مىشويم كه در گروه 1، « مسند » غير جمله است؛ زيرا معناى مفيدى را نمىرساند (احد، رسولنا، علي).
اما در گروه دوّم، مسندها جملهاند؛ يعنى به تنهايى مطلب مفيدى را به مخاطب منتقل
مىكنند؛ مثلا « يشهد » به معناى « خدا شهادت مىدهد» است كه به تنهايى يك جمله محسوب مىشود (همچنين تعلم
نفسي، [2] حبّه
سعادة [3] ) ، خبر در جملات گروه 1 و جملاتى مانند آن مفرد است و در جملات گروه 2 و
جملاتى مانند آن، جمله است.
يك نكته: كه در جملات گروه 2،
گوينده به وسيله جمله، مطلبى را به مبتدا نسبت مىدهد چون لازم است بين جمله (خبر)
و مبتدا ارتباطى وجود داشته باشد، در غير اين صورت عبارت گوينده معناى درستى
نخواهد داشت.
براى مثال، عباراتى چون « زيد الشمس طالعة» به دليل آنكه رابط
در جمله خبر (الشمس طالعة) وجود ندارد، جمله غلط بوده و معناى قابل فهمى ندارد.
در بيشتر اينگونه جملات، ارتباط
دهنده خبر به مبتدا، ضميرى است كه در جمله خبر وجود و از جهت معنا مطابق با مبتدا
است. در مثالهاى گروه 2 در جمله اوّل، ضمير « هو » كه
در « يشهد » مستتر است و در جمله دوّم، ضمير « انت » كه در « تعلم » مستتر است و در جمله سوّم، ضمير « ه » كه در « حبّه » وجود دارد، مطابق با مبتدا بوده و
ارتباط دهنده خبر به مبتداست.
[1] . مفرد در
معانى مختلفى به كار رفته است، امّا در اينجا منظور از مفرد، خبرى است كه جمله يا
شبه جمله نباشد.