- جبّار: از صفات خداوند متعال است (كسى كه اراده خود را بر هركس كه بخواهد به جبر تحميل مىكند)
الجبل ج جبال: كوه
جحد- جحدا و جحوداه: به او كافر شد، او را تكذيب كرد.
جحده حقّه و بحقّه: با اينكه به او علم داشت، او را انكار كرد.
الجراب ج اجربة و جرب: ظرفى كه در آن غذا نگهدارى مىشود، پوشش
جعل اللّه الشيء- جعلا: آن چيز را خلق كرد.
جعل اللّه الشيء- جعلا: آن چيز را ساخت
جعله علي الارض: او را بر زمين گذاشت.
جعله اميرا: او را امير كرد.
جمد- جمدا و جمودا: جامد شد، خشك شد.
فهو جامد
الجند ج اجناد و جنود: لشكر
جنّ- جنّا و جنونا و جنانا الليل الشيء و عليه: او را پوشاند.
الجنّه: باغ پر درخت (به باغ پر درخت « جنة » گفتهاند، زيرا درختانش زمين را مىپوشاند)، بهشت.
اجاب فلانا عن سؤاله: پاسخ او را داد.
اجاب اللّه وعائه: خداوند دعاى او را قبول كرد، جواب دعاى او را داد.
جاع- جوعا: گرسنه شد.
- فهو جائع و جوّعان
جهد- جهدا في الامر: در آن كار كوشش كرد.
- جاهد مجاهدة و جهادا: تمام تلاش خود را كرد.
جهد جاهد العدوّ: با دشمن در راه حمايت از دين مبارزه كرد.
« ح »
حبّ- حبّا الانسان او الشيء: آن انسان يا آن چيز محبوب شد.