ب) تمييز نسبت: ابهام را از نسبت
موجود در جمله، برطرف مىكند. مانند: « طاب محمّد نفسا؛ محمد از جهت نفس پاك شد».
اعراب تمييز و عامل آن
1. تمييز از
نظر اعرابى منصوب است. گاهى كلمهاى كه در جمله نقش رفع ابهام دارد، به صورت مجرور
است، در اين صورت به آن تمييز مجرور گفته مىشود؛ مانند: « عندي ثلاثة رجال»
2. عامل نصب تمييز در تمييز مفرد، همان مفرد مبهم
است و در تمييز نسبت، فعل يا كلمهاى است كه معناى فعل داشته باشد.
بنابراين در « إشتريت ثلاثين قلما» عامل نصب تمييز، « ثلاثين » است
و در مثال « طاب محمّد نفسا» عامل نصب، « طاب » است.
نگاهى به كتابهاى ديگر
يتّفق الحال و التمييز في أنّهما
اسمان نكرتان فضلتان منصوبتان رافعتان للابهام و يفترقان في أمرين:
1. الحال قد يكون جملة و التمييز لا يكون إلّا
اسما.
2. الحال مبينة للهيئات و التمييز للذّوات.
مبادي العربية- ج 4، ص 259 و 260.
(با تلخيص و تصرّف)