و ديگر از اساتيد خواجه شيخ ابو السعادات اصفهانى است.
از مشايخ روايتش شيخ برهان الدين محمد بن محمد بن على قزوينى است
كه در رى ساكن بوده و از شيخ منتجب الدين قمى صاحب كتاب فهرست اجازه روايت داشته
است[1].
خواجه پس از تكميل علوم و استفاده از محضر بسيارى از حكما و اطبا و
فقها و رياضىدانها بواسطه هجوم لشكر تتار و اضطراب و تشويش اوضاع ايران خصوصا خطه
خراسان مدتى سرگردان باطراف بلاد مىگشت و مأمنى مىجست، چون قلاع اسماعيليه در آن
هنگام ايمنترين نقاط مملكت بود و رئيس ناصر الدين عبد الرحيم بن ابى منصور محتشم
قهستان و فرمانفرماى قلاع اسماعيليه در خراسان از وى دعوت كرده بود بقهستان رفت و
محتشم مقدم خواجه را گرامى داشت و در رعايت خاطر و احترام و اكرام او بغايت كوشيد،
و وسايل آسايش و راحت برايش فراهم نمود و از محضرش استفاده مىكرد.
خواجه مدتى در قهستان ماند و در همين اوقات (بين سالهاى 630- 633)
بنابر خواهش ناصر الدين كتاب طهارة الاعراق ابو على مسكويه رازى را بفارسى ترجمه
كرد و بر آن مطالبى افزود و آنرا «اخلاقناصرى» به اسم ناصر الدين ناميد. و نيز چند كتاب ديگر كه از جمله
رساله معينيه و شرح آنرا بپارسى بنام معين الدين پسر ناصر الدين تأليف كرد و اخلاق
محتشمى را ترجمه نمود.
تاريخ رفتن خواجه به قهستان بدرستى معلوم نيست ولى مسلم است كه
[1]شيخ برهان الدين محمد بن محمد بن على همدانى قزوينى محدثى
فاضل و عالمى جليل بوده و بسيارى از مشايخ بزرگ از او سماع حديث كردهاند كه از
جمله آنها خواجه طوسى است