اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 96
اعتبارات عقلى، مانند قبليّت و بعديّت، بر آن عدم، صحيح است»[1].
اشكال سوم فخر رازى بر دليل وجود «زمان» اين است كه «بو على كه مىگويد قبليّت عدم حادث با بعديّت وجود آنكه قابل اجتماع
نيستند، حاكى از اين است كه بايد چيزى به اقتضاى ذات خود تجدّد داشته باشد و آن
زمان است اين كلام او كلام درستى نيست، چون قبليّت و بعديّت اجزاء «زمان» هم قابل اجتماع نيستند و عدم اجتماع قبل و بعد اگر دليل بر وجود زمان
باشد لازم مىآيد كه براى «زمان»
هم
زمان ديگر باشد. و اگر عدم اجتماع قبل و بعد حادث، دلالت بر وجود زمان نكند. دليل
بو على در اثبات وجود زمان كلّا باطل خواهد بود. اگر گويند تقدّم بعضى از اجزاء
زمان بر بعضى ديگر چون ذاتى است، اقتضاى وجود زمان ديگرى را نمىنمايد، برخلاف
قبليّت و بعديّت عدم و وجود حادث چون ذاتى حادث نيستند لذا اقتضاء وجود «زمان» را دارد. جواب آن است كه اجزاء زمان اگر متساوى در ماهيّت باشند،
ديگر نمىتوان قائل بتقدّم ذاتى بعضى از اجزاء زمان بر بعضى ديگر شد و اگر متساوى
در ماهيّت نباشند، لازم مىآيد زمان مركّب از آنات باشد و متّصل واحد نباشد و چون
انطباق با حركت پيدا نمىكند، زمان اثبات نمىگردد»[2].
پاسخ خواجه از اين اشكال اين است:
«ماهيّت «زمان» اتّصال غير مستقرّ است تجزيه آن فقط در «وهم» است اجزاء بالفعل ندارد و تا اجزائى در «وهم» براى «زمان» فرض نشود، تقدّم و تأخّر هم براى آن نخواهد بود
لذا چنان نيست كه تقدّم و تأخّر عارض بر اجزاء آن باشند. بلكه همان تصوّر عدم
استقرار كه ماهيّت «زمان» است موجب تصوّر تقدّم و تأخّر، براى اجزاء آن
خواهد بود و معنى تقدّم و تأخّر ذاتى براى اجزاء زمان بهمين معنى است و چيزى كه «عدم استقرار» ماهيت آن نيست ولى با عدم
[1].... أنّ ... العدم المقيّد بشىء مّا يكون معقولا
بسبب ذلك الشّىء و يصحّ لحوق الأعتبارات العقليّة به حيث هو معقول ... خواجه نصير
طوسى- شرح اشارات- ج 3- صفحه 90.
[2].... أنّ اجزاء الزّمان ايضا لا توجدان معا و أن
كان هذا النّوع من القبليّة لا يحصل ألّا بالزمان ... فليفتقر الزمان الى زمان آخر
و أن كان لا يفتقر الى زمان فقد بطل الأستدلال بالكلّية لا يقال الفرق بين تقدّم
عدم الحادث على وجوده و بين تقدّم بعض اجزاء الزمان على بعض ... لأنّ ماهيّته
تقتضى لذاتها أن يكون بعض اجزائها قبل البعض فلا جرم استغنت القبليّة و البعديّة
الحاصلتان فيه عن زمان آخر فأمّا غير الزّمان فليس كذلك .... و الجواب أنّ اجزاء
المفترضة فى الزّمان أمّا أن تكون متساوية فى الماهيّة أو لا تكون فأن كانت
متساوية استحال أن يكون بعضها لذاته متقدّما على البعض، و أن لم يكن متساوية لزم
تركّب الزّمان من الأنات ... فخر رازى- شرح اشارات- ج 1- صفحه 222.
اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 96