responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 32

مسئله دوّم: اعتراض خواجه بر فخر رازى در تعريف «رسم»:

بر تعريفى كه فخر رازى از «رسم» نموده خواجه اعتراضى وارد مى‌كند كه به ترتيب كلام هريك را مى‌آوريم.

فخر رازى در «شرح منطق اشارات» در تعريف «رسم» مى‌گويد:

«تعريف مركّب از عرض عام و خاصّ، تعريف به «رسم» است- مانند تعريف انسان به اينكه به دو پا راه مى‌رود و پهن‌ناخن و خندان است- و تعريف به خاصّه واحد هم، تعريف به رسم است- مانند تعريف انسان به اينكه، نويسنده است- براى ماهيّت بسيط، كه بيش از يك لازم قريب نيست، تعريفى، جز به لازم واحد نخواهد داشت در تعريف به لازم واحد شرط است كه آن لازم اعمّ يا اخصّ نباشد بلكه مساوى در صدق باشد ليكن در اين قول كه لازم معرّف (به تشديد و كسر راء) بايد مساوى باشد اشكالى است و آن اينكه، علم به مساوات لازم، فرع بر معرفت ملزوم است و معرفت ملزوم هم بوسيله همين لازم مساوى حاصل مى‌گردد و اين موجب دور فاسد است. جواب آن است كه لوازم اعمّ چون باهم تركيب يافت، مساوى با ملزوم مى‌گردد در اين صورت دورى لازم نمى‌آيد- مانند تعريف «كيف» به اينكه ماهيّتى قارّ و غيرقابل نسبت و قسمت است»[1].

اعتراض خواجه بر اين كلام فخر رازى اين است كه:

«گرچه از تقيد لوازم اعمّ با يكديگر، مجموع، مساوى با ملزوم مى‌گردد، ليكن باز اين اشكال كه «علم به مساوى بودن لازم، فرع بر معرفت ملزوم است و معرفت ملزوم، بهمين لازم مساوى است». بحال خود باقى خواهد ماند. جواب صحيح اين است كه نفس مساوى بودن لازم، شرط معرّف (به تشديد و كسر راء) بودن آن لازم است نه علم به مساوى بودن آن. ذهن شخص پس از انتقال از لازم به ملزوم، به تساوى لازم با ملزوم علم پيدا مى‌كند. و دورى هم لازم نمى‌آيد. فخر رازى كه تعريف بخاصّه واحد را «رسم» مى‌خواند صحيح نيست، چون لازم واحد- يا فصل‌


[1].... تعريف الشّى‌ء بالخواصّ و العوارض رسم .... بل التّعريف بالخاصّه الواحدة رسم ... الحقّ أنّ تعريف الماهيّات البسيطه لا يمكن ألّا بالخاصة الواحدة .... هيهنا بحث و هو أنّ الّلازم المعرّف للشّى‌ء لا يمكن أن يكون اعمّ من الشّى‌ء و لا اخصّ بل مساويا .... فما لا يعرف ألّا بواسطة الملزوم .... يتوقّف معرفة كلّ واحد منهما على الأخر. حلّه نأخذ من اللّوازم ما هو اعمّ من الشّى‌ء ثمّ نقيّد البعض بالبعض فيصير مساويا للشّى‌ء و لا يلزم الدّور .... فخر رازى- شرح منطق اشارات- نسخه خطّى دانشكده الهيات تهران- ش 38- ج صفحه 46.

اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 32
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست