اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 180
خواجه از اين اعتراض فخر رازى چنين جواب مىدهد: «سخن فخر رازى در رابطه با كلام بو على مبنى بر
اينكه: احتياج فعل بفاعل در وجود است نه در حدوث فقط از مسائل اختلافى ميان
متكلّمين و فلاسفه نيست» نادرست است چون متكلّمين نياز فعل را بفاعل در حدوث
مىدانند و فلاسفه در وجود و بو على نظر فلاسفه را به اثبات رساند. فخر رازى كه
مىگويد: بو على چرا اين مسئله را كه: علّت حاجت بفاعل «امكان» است يا «حدوث» عنوان نكرده. اعتراضش وارد نيست چون حادث، در تمام زمان وجود خود كه
محتاج بفاعل بود- چنانچه بو على به اثبات رساند- ديگر عنوان اين مطلب كه «علت حاجت بفاعل حدوث است» بىفائده مىنمود و اگر هم
«امكان» علّت حاجت باشد ولى براى آن ممكن نه وجودى باشد
و نه تعلّقى بفاعل، عنوان كردن آن بىفائده بود همچنين فخر رازى در اين اعتراضش
كه مىگويد «بو على در طرح اين مسئله كه: شىء دائم الوجود،
محتاج بمؤثر است، دليلى نياورد» درست نيست چون بو على به اثبات رساند كه شىء دائم
الوجود اگر واجب بالغير باشد هرچند مسبوق بعدم نباشد، نياز بفاعل خواهد داشت. باز
فخر رازى كه مىگويد «متكلّمين نسبت عالم ازلى را بفاعل مختار منكرند نه بعلّت
ازلى و فلاسفه هم شىء ازلى را فعل فاعل مختار نمىدانند پس هردو فرقه متفقند كه
شىء ازلى فعل فاعل مضطّر است». اين صلحى است كه طرفين خصم به آن رضايت ندارند.
متكلّمين بجهت حدوث عالم- نه بجهت مختار بودن فاعل آن- انكار ازليّت عالم نمودند.
فلاسفه هم نسبت شىء ازلى را بفاعل مختار محال نمىدانند، بلكه گويند فعل ازلى
بايد از فاعل ازلى باشد. باز اين اعتراض فخر رازى كه «متكلّمين معتقدند كه فاعل عالم، قادر مختار است و در مورد
عالم و فاعل آن نفى علّت و معلول نمودهاند» درست نيست چون متكلّمين معتزلى با
اينكه «مثبت احوال»[1] اند و قائل به
اختيار فاعل عالماند، اصطلاح علّت و معلول را بكار گرفتهاند. و اشاعره كه فخر
رازى هم از آنها است، قائل به «قدماء ثمانيه» اند[2] و آنها
بقيه پاورقى از صفحه قبل- العالم ازليّا لا ينافى كونه معلول علّة
ازليّة بل القول بالعلّة و المعلول باطل ... للّدلالة الدّالة على أنّ المؤثر فى
وجود العالم يكون قادرا امّا الفلاسفة اتّفقوا على أنّ الأزلىّ يستحيل أن يكون
فعلا للفاعل بالقصد و الأختيار ... فطهر أنّ كون الشّىء ازليّا ينافى افتقاره الى
القادر المختار و لا ينافى افتقاره الى العلّة الموجبة ... فخر رازى- شرح اشارات-
ج 1- صفحه 219 سطر 36 تا صفحه 220 سطر 22.
[1]گروهى از معتزله مىگويند، ميان وجود و عدم واسطه است و آن
را «حال» گويند و بعقيده آنان، صفات موجودات مثل
برندگى شمشير و گردى كره و استقامت سرو و ... نه موجودند و نه معدوم بلكه «حال» اند كه واسطه ميان موجود و معدوماند.
[2]قدماء ثمانيه، در نزد اشاعره عبارتند از صفات هشتگانه
ثبوتى يعنى علم و قدرت، حيات، اراده، ادراك، سميع، بصير، تكلّم.
اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 180