responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 178

اعتراض فخر رازى بر بو على در بيان احتياج حادث بفاعل در وجود، نه در حدوث فقط و جواب خواجه به آن.

بو على در «اشارات» يادآور مى‌شود كه اعتقاد متكلّمين اين است كه عالم در حدوث- در وجود بعد از عدم فقط- نيازمند بفاعل است، پس از حدوث نياز بفاعل نخواهد داشت مانند بناء (بكسر باء و تخفيف نون) كه پس از فناء بنّاء (به تشديد نون) در بقاء خود بى‌نياز از فاعل است، براى همين است كه مى‌گويند اگر عالم قديم بود از فاعل بى‌نياز بود، سپس اين اعتقاد آنان را ابطال مى‌نمايد. فخر رازى بر اين كلام بو على اعتراضاتى دارد و خواجه جواب مى‌دهد، كه بترتيب كلام هريك را مى‌آوريم.

بو على در بيان اينكه «عالم» در بقاء هم نياز بفاعل دارد در «اشارات» مى‌گويد:

هر «فعل» كه وجود آن بعد از عدم آن است، دو مفهوم بر آن متصور است يكى وجود و ديگرى عدم و بودن آن وجود بعد از عدم. مسلّما عدم را احتياج بفاعل نيست. قيد «بعد از عدم» در مفهوم «وجود بعد از عدم» كه صفت واجب وجود فعل است نيز اثر فاعل نخواهد بود، بنابراين اثر فاعل همان وجود فعل است و تعلّق «وجود»- وجود فعل- بفاعل يا براى اين است كه واجب الوجود بالذّات نيست يا براى اين است كه آن، وجود متأخر از عدم است و وجودى كه واجب بالذّات نباشد همان وجود واجب بالغير است، مفهوم واجب الوجود بالغير، خواه دائمى باشد يا موقّت، مفهوم «تعلّق بغير» اوّلا بر عنوان واجب بالغير صادق است ثانيا بر وجود متأخّر، چون وجود متأخّر يعنى مسبوق بعدم، اخصّ از وجود واجب بالغير است، هر معنى كه بر آن دو مفهوم صدق كند اوّلا بر اعمّ صادق است ثانيا بر اخصّ، پس در موردى هم كه مسبوق بعدم صدق نكند، تعلّق بغير، صدق خواهد كرد، بنابراين، تا آن زمان كه مفهوم وجود بر معلولات صدق كند، نياز و تعلّق بفاعل هم بر آنها صدق خواهد كرد نه آنكه نياز بفاعل منحصر به حال حدوث- وجود بعد از عدم فقط- باشد. پس «عالم» نه در حدوث فقط بلكه در بقاء هم محتاج بفاعل مى‌باشد»[1].


[1] ففى مفهوم الفعل وجود و عدم و كون الوجود بعد العدم كأنّه صفة لذلك الوجود، محمول عليه. فأمّا العدم فلن يتعلّق بفاعل ... فبقى ان يكون تعلّقه من حيث هو هذا الوجود، موصوفا بأنّه بعد العدم، فليس بفعل فاعل ...

فبقى ان يكون تعلّقه من حيث هو هذا الوجود امّا وجود ما ليس بواجب الوجود و امّا وجود ما يجب أن يسبق وجوده العدم ... أنّ مفهوم كونه غير واجب الوجود بذاته، لا يمتنع أن يكون على قسمين احدهما واجب الوجود بغيره دائما و الثّانى واجب الوجود بغيره و قتامّا، فانّ هذين يحمل عليهما واجب الوجود بغيره ... و امّا مسبوق العدم فليس له الّا وجه واحد فهو فى مفهومه اخصّ من المفهوم الأوّل ... فاذا يحمل- دنباله پاورقى در صفحه بعد

اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 178
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست