اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 140
به اين اشكال توجه نموده، چون در «المباحث المشرقيّه» مىگويد:
«آنچه آوريم كه «نفس ناطقه» مدرك تمام صور و معانى جزئى است بدون
وساطت قواى باطنى، در مورد ساير حيوانات حجّيت ندارد. ساير حيوانات با فقدان «نفس ناطقه» چگونه ادراكى از صور و معانى دارند، اين
مسئله براى ما همچنان در بوته شك و ترديد باقى مانده است[1]».
بنابراين نظر فخر رازى بر اينكه با وجود «نفس ناطقه» از وجود قواى باطنى بىنياز خواهيم بود،
نظر قاطعى نيست و در آن مردّد است.
5- فخر رازى با
اينكه در «شرح اشارات» و «المباحث المشرقيه» وجود قواى باطنى را انكار مىكند- به
بيانى كه گذشت- ولى در كتاب «اسرار التنزيل» بوجود قواى باطنى اعتراف مىكند، عين عبارت او چنين است:
«امّا قوتهاى مدركه باطنى پنج تا است زيرا كه قوّتهاى
باطنى يا بىتصرّف باشد يا با تصرّف، امّا قوّتهاى مدركه، كه بىتصرّف باشد چهار
قسم است، زيرا كه اين قوّتهاى مدركه يا مدرك صورتها باشد يا مدرك معانى مدرك
صورتها را «حس مشترك» گويند و مدرك معانى را، «وهم» گويند و هريك را خزانهاى است، خزانه «حس مشترك» را خيال گويند و خزانه «وهم» را حافظه گويند ...»[2].
از آنچه آورديم معلوم شد كه نظر فخر رازى در مورد قواى باطنى نظر
قاطع نيست، گاهى منكر آن قوى مىشود و گاهى معترف به آن است.
[1].... و أمّا فى ساير الحيوانات فلم تجد هذه الحجّة،
فلا جرم بقى الأمر مشكوكا فيه ... فخر رازى- المباحث المشرقيّه- ج 2- صفحه 342.