اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 289
خواجه در جواب اين اعتراض فخر رازى مىگويد:
«مراد فلاسفه از ماهيّت «شرّ»
همان
است كه عموم از آن به «شرّ»
تعبير
مىنمايند و چيز اضافه بر آن نيست براى همين بوده كه بموارد استعمال عرضى آن توجّه
كردهاند تا از شناخت «شرّ بالذات» و «شر بالعرض» ماهيّت شرّ را از غير آن تميز دهند. بنابراين شناخت ماهيّت
شرّ، نياز به استدلال نداشته است و روشى هم كه فلاسفه برگزيدهاند استدلال تمثيلى
نيست تا گفته شود كه افاده يقين نمىكند بلكه نوعى استقراء و روش علمى است و افاده
يقين مىكند»[1].
فخر رازى اعتراض ديگر خود را بر حكما مبنى بر اينكه آنان حق ورود در
مسئله «خير و شرّ در افعال الهى» را ندارند قدرى مبسوطتر
مىآورد و چنين توضيح مىدهد:
«شرّ در عرف عام همان رنج است و «رنج» امر وجودى است و اين اتّفاقى عقلاء است و «خير» گاه بر عدم رنج اطلاق مىگردد مانند انسانى كه در سلامت است مىگويند
در «خير» است و گاه نيز بر «لذّت» اطلاق مىگردد. اكثر فلاسفه «لذت» را امر وجودى مىدانند و قول آنان را كه مىگويند «لذّت» امر عدمى- يعنى رفع رنج- است باطل مىدانند به اين بيان: تفاوت بشدّت
و ضعف در عدم محال است و حال آنكه در «لذّت»
شدّت
و ضعف است و ما از ادراك صورت يا صوتى لذّت مىبريم بدون اينكه در آن رفع رنج باشد
و ... پس از بيان اين مقدمه مىپرسيم آيا مقصود حق تعالى از خلقت اين بوده كه بر
مخلوقات لذّت و نفعى رسد، يا رنج و يا هيچكدام؟
اگر مقصود رساندن «لذت»
بمخلوق
بوده و «لذت» هم بمعنى رفع رنج باشد چنين قولى معقول نيست و
اگر لذّت را امر وجودى يعنى خوشى و نفع بدانيم «لذّت» به اين معنى اندك است و بيشتر مردم يا در رنجاند يا در حالت رفع رنج
براى اينكه سلامتى بدن آن است كه بدن در رنج نباشد و همچنين اسباب معيشت اعمّ از
خانه و مال و مقام و ثروت و ... وسايلى هستند براى رفع رنج ناشى از گرسنگى و تشنگى
و ... و از طرفى رنج و آلام زيادند زيرا بيمارىها، هم و غمّ، ترس، شرم، خشم،
گرسنگى، تشنگى، خستگى، آزار ناشى از پشّه و مگس و ... كه نمىتوان آنها را به
شمارش آورد ... باوجوداين همه «رنج»
نمىتوان
پذيرفت كه مقصود از خلقت رساندن لذّت بمخلوق بوده است. اگر مقصود از خلقت رساندن
رنج بمخلوق بوده اين نيز معقول نيست.
اگر هيچيك از «لذات»
و
«آلام» غرض خلقت نبوده پس بايد براى خالق عالم داعى بر
خلقت
[1]و الجواب أنّهم يبحثون عن ماهيّة الشىء الّذى يعبّر عنه
الجمهور بلفظة الشّر فينظرون فى وجوه استعمالاتهم و يلخّصون ما يدخل فى تلك
الماهيّة بالذات عمّا ينسب اليها بالعرض لتحقّق الماهيّة الممتازة عن غيرها و ظاهر
أنّ البحث على هذا الوجه صحيح و ليس باستدلال تمثيلى غاية ما فى الباب أنّه مبنّى
على معرفة وجوه الأستعمالات الّتى لا طريق لها ألّا الأستقراء ... خواجه نصير
الدين طوسى- شرح اشارات- ج 3- صفحه 323.
اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 289