اسم الکتاب : اسماعيليان و مغول و خواجه نصير الدين طوسي المؤلف : حسن امین الجزء : 1 صفحة : 332
«شهر سلميه در آن زمانىكه من در سال 1910 م در آن متولد شدم شهرى كوچك و
كمجمعيت بود. جمعيت اين شهر از چهار هزار نفر تجاوز نمىكرد كه اكثر آنها از فرقه
اسماعيليه بودند و از جبل غربى (جبل لاذقيه) يعنى مصياف، قدموس و خوابى و برخى
روستاها و شهرهاى ديگر مهاجرت كرده به دلايل مختلف نظير كار كردن، گذران زندگى،
پيوند و ارتباط با گونههاى ديگر اين ملت سورى داراى شكل، تبار و رنگهاى مختلف، به
اين شهر پناهنده شده بودند. اين شهر در روزىكه من متولد شدم متشكل از خانههايى
بود كه غالبا از «آجر» يعنى گل خشك شده درست شده، بيشتر آنها داراى
گنبدهاى مخروطىشكل با در كوچك و چند پنجره كوچك براى ورود نور و هوا در طى روز
بودند كه فراخى آنها تنها به اندازه كودك خردسال بود. همچنين خانههايى از سنگ در
آنجا وجود داشت كه برخى به شكل هندسى و مهندسى ساخته شده بودند و برخى ديگر بدون
نظم و ترتيب مخصوصى.»
اين شهر از چهار محله يا بخش تشكيل مىشد كه عبارت بودند از بخش
جنوبى، شرقى، شمال و غربى. در مركز شهر ميدان بزرگى وجود داشته كه قهوه خانه شهر
در اين نقطه قرار داشته و در گذشته شهردارى بوده است. سلميه داراى تاريخ قديمى و
اصيلى است كه مىتوانيم آنرا به صورت زير خلاصه كنيم:
سلميه در بخش مركزى سوريه قرار دارد كه به همراه دو شهر حمص و حماه
مثلثى را تشكيل مىدهند. در رأس اين مثلث حماه و در زاويه غربى آن حمص و در زاويه
شرقى آن سلميه قرار دارد. فاصله حمص و سلميه پنجاه كيلومتر و فاصله سلميه و حماه
سى و پنج كيلومتر است. بنابراين سلميه در شرق اين دو شهر و بر حاشيه دشتى كه «دشت سماوه» يا «صحراى بنى كلب» ناميده
اسم الکتاب : اسماعيليان و مغول و خواجه نصير الدين طوسي المؤلف : حسن امین الجزء : 1 صفحة : 332