اسم الکتاب : اسماعيليان و مغول و خواجه نصير الدين طوسي المؤلف : حسن امین الجزء : 1 صفحة : 171
سپاه مغول با اشارهاش به هر مكانى حركت مىكرد. وى چند برادر داشت
كه ارتشش را رهبرى و به نام او حكم مىراندند. يكى از آنها هلاكو بود. منگوقاآن با
قاضى القضاة مسلمانان، شمس الدين قزوينى، مراوده داشت و تمامى اهتمام قاضى آن بود
كه كينه امپراتور مغولى را عليه نزاريان برانگيزد و او را تشويق مىكرد بر
سرزمينهاى آنان حمله كند و از هر وسيلهاى براى رسيدن به مقصودش بهره مىگرفت.
رشيد الدين همدانى در جزء اوّل جلد دوم از كتاب جامع التواريخ صفحه
233، مىنويسد:
«در آن زمان قاضى القضاة، مرحوم شمس الدين قزوينى،
در دربار خان حضور داشته است. وى روزى درحالىكه زرهى زير لباسهايش پوشيده بود،
نزد خان حاضر مىشود و به خان مىگويد كه از ترس ملحدان زره به تن مىكند و سپس
گوشهاى از تعديات آنها را براى خان نقل مىكند.
خان در برادرش، هلاكو، مظاهر و آثار پادشاهى را پيشبينى مىكرد و در
اراده و تصميمهايش نشانههاى پيروزى و جنگندگى را مشاهده مىنمود. پس از انديشه و
تفكر ديد كه برخى از كشورهاى جهان تحت تصرف چنگيز قرار گرفتهاند، ولى هنوز برخى
ديگر از كشورها آزاد نشدهاند».
منهاج الدين سراج جوزجانى[1] مىنويسد: «قاضى شمس الدين با دربار مغولها ارتباط داشته است. او
كه رهبر و دانشمند بزرگى بوده، روزى نزد منگوقاآن مىرود و از او مىخواهد جلوى
ملحدان را بگيرد و مردم را از شر آنها رها كند».