responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اخلاق ناصري المؤلف : الطوسي، الخواجة نصير الدين    الجزء : 1  صفحة : 22

با عدم شود و ديگرى در وجود آيد كه ميان ايشان چيزى مشترك نبود نتوان گفتن كه اين موجود آن موجود شد و آن ماده حامل قوت فناى صورتها باشد و چون مواد جسمانى قابل فنا نيست جواهر مجرده كه از دنس هيولى مقدّس بود اولى باشد بعدم قبول فنا و غرض از بيان اين قضيه آنست كه تا كسى را كه در اين علم خوض نمايد مقرر باشد كه بدن آلتى و ادواتى است نفس را مانند آلات و ادوات صناع و محترفه را نه چنانكه جماعتى تصور كنند كه بدن محل يا مكان او است چه نفس جسم و جسمانى نيست كه بمحل و مكان تعلق تواند گرفت پس قوت بدن نسبت با نفس چون قوت آلات بود باضافت اصحاب صناعات و اين معنى در كتب نظر بشرح و بسط موشح باستشهاد براهين حقيقى موجود است اينقدر اينجا كفايت بود و اللّه اعلم.

فصل سوم در تعديد قواى نفس انسانى و تميز آن از ديگر قوى‌

نفس باشتراك اسم شامل است چند معنى مختلف را و آنچه از آن معانى تعلق بدين بحث دارد سه است اول نفس نباتى كه ظهور آثار او اصناف نبات و انواع حيوان و اشخاص انسان را شامل است دوم نفس حيوانى كه تصرف او بر اشخاص انواع حيوان مقصور است سيم نفس انسانى كه نوع مردم بدان از ديگر حيوانات ممتاز است و هر يكى را از اين نفوس چند قوت باشد كه هر قوتى از آن مبدء فعلى خاص بود.

اما نفس نباتى را سه قوتست اول قوت غاذيه و عمل او باعانت چهار قوت ديگر تمام شود جاذبه و ماسكه و هاضمه و دافعه دوم قوت منميه و عمل او باعانت غاذيه و قوتى ديگر كه آنرا مغيره خوانند صورت بندد سيم‌

اسم الکتاب : اخلاق ناصري المؤلف : الطوسي، الخواجة نصير الدين    الجزء : 1  صفحة : 22
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست