responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قواعد فقهيه المؤلف : بجنوردى، سيد محمد    الجزء : 1  صفحة : 239

مى‌شود. لذا مى‌گويند كه تكامل در نفس، تطور در نفس و حركت در آن است.

قهرا تمام اين حالات در عالم عين واقع مى‌شوند و معروض آنها هم عالم عين است.

به تعبير ديگر، حالات نفس عين نفس است و بر همين اساس مسألۀ اتحاد عاقل و معقول درست مى‌شود، به جهت اينكه شئون و اطوار شي‌ء عين همان شي‌ء است. اگر علم را به اين معنى لحاظ كنيم «بما انه منكشف تمام الانكشاف» و «بما انه صفة من صفات النفس» به يك مرحلۀ از علم توجه كرده‌ايم.

مرحلۀ ديگر علم مرحلۀ كاشفيت و طريقيت است؛ يعنى اضافه بر اينك علم و قطع كاشفيت ذاتى دارد مظهر هم هست و ارائۀ طريق هم مى‌كند، همچنين چيزهاى ديگر را هم به مرحلۀ اثبات مى‌رساند. اين مرحلۀ دوم علم و قطع است.

مرحلۀ سوم قطع همان منجزيت و عمل كردن بر طبق آن است به اعتبار منجزيت للواقع، اگر چيزى براى انسان منجز شد به حكم عقلا بايد بر طبق آن عمل شود؛ در اينجا گاه انسان عمل مى‌كند «بما انه متيقن و بما انه واقع» و عمل خود را تنزيل مى‌كند به منزلۀ واقع و مى‌گويد «بما انه واقع و بما انه متيقن» اين كار را انجام مى‌دهد و مشكوك را تنزيل مى‌كند به منزلۀ متيقن و عمل خود را تنزيل مى‌كند به منزلۀ واقع، از اين رو مى‌گوييم كه واقع براى ما محرز است.

مرحلۀ چهارم علم همان منجزيت است و صرف بناى عملى است كارى به واقع و متيقن ندارد و تنزيل و ادعايى در كار نيست؛ يعنى صرف بناى عملى است. بنابراين براى علم چهار مرحلة است.

اكنون ببينيم در كدام يك از مراحل هيچ چيز قائم مقام علم نيست و در كدام‌

اسم الکتاب : قواعد فقهيه المؤلف : بجنوردى، سيد محمد    الجزء : 1  صفحة : 239
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست