اسم الکتاب : جامع المقدمات( جامعه مدرسين) المؤلف : جمعى از علما الجزء : 1 صفحة : 93
صحيح و مجرد و معلوم.
لا نضرب اصلش نضرب بود
(متكلّم مع الغير بود از فعل مضارع) خواستيم متكلّم مع الغير بنا نمائيم از فعل
نفى، لاء نافيه بر سرش درآورديم مضارع مثبت را منفى كرد لا نضرب شد.
[استفهام]
و از استفهام نيز چهارده
وجه بازمىگردد: شش مغايب را بود و شش مخاطب را و دو حكايت نفس متكلّم را. و آن شش
كه مغايب را بود: سه مذكّر را بود و سه مؤنّث را.
آن سه كه مذكّر را بود: هل
يضرب، هل يضربان، هل يضربون.
هل يضرب: يعنى آيا مىزند
او يك مرد غايب در زمان آينده، صيغه واحد مذكر غايب است از فعل استفهام، صحيح و
مجرد و معلوم.
هل يضرب در اصل يضرب بود
(مفرد مذكّر غايب بود از فعل مستقبل) خواستيم مفرد مذكّر غايب بنا كنيم از فعل
استفهام، هل استفهاميّه بر سرش درآورديم خبر را بدل به انشاء كرد هل يضرب شد.
هل يضربان: يعنى آيا
مىزنند ايشان دو مردان غايب در زمان آينده.
صيغه تثنيه مذكّر غايب است
از فعل استفهام، صحيح و مجرد و معلوم.
هل يضربان در اصل يضربان
بود (تثنيه مذكّر غايب بود از فعل مضارع) خواستيم تثنيه مذكّر غايب بنا كنيم از
فعل استفهام، هل
جامع المقدمات (جامعه
اسم الکتاب : جامع المقدمات( جامعه مدرسين) المؤلف : جمعى از علما الجزء : 1 صفحة : 93