responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : جامع المقدمات( جامعه مدرسين) المؤلف : جمعى از علما    الجزء : 1  صفحة : 286

را قلب بياء كرديم و ياء را در ياء ادغام نموديم مسلمىّ شد و ضمه را به جهت مناسبت ياء بدل به كسره كرديم مسلمىّ شد.

موكّلىّ:

جمع مذكّر سالم، مضاف به سوى ياء متكلم، در اصل موكّلون بود اضافه شد به سوى ياء متكلم نون اعرابى افتاد موكّلوى شد واو را بدل كردند به ياء و ياء را در ياء ادغام نمودند موكّلىّ شد، لام را به جهت مناسبت ياء كسره دادند موكّلىّ شد.

غيران:

جمع غار است به معنى كهف، مثل جيران جمع جار است به معنى همسايه.

ادّوجن:

فعل ماضى مجهول جمع مؤنث از باب تفاعل، در اصل تداجن بود، چون در اول باب تفاعل دال واقع شده بود قاعدة است كه تاء را به دال قلب كنند، ما همچنين كرديم دداجن شد، اجتماع حرفين متحركين متجانسين شد، خواستيم ادغام كنيم دال اول را ساكن و در ثانى ادغام كرديم، ابتدا به سكون شد، چون ابتداء به سكون محال است، احتياج شد به همزه وصل، همزه وصل مكسور در اولش درآورديم ادّاجن شد. معلوم بود خواستيم مجهولش بنا كنيم اول متحرك منه كه دال دوم باشد ضمه داديم و ماقبل آخرش را كسره، و بعد تلفظ ممكن نشد الف را قلب به واو كرديم و همزه هم به متابعت اول متحرك منه مضموم شد ادّوجن شد.

يكون:

فعل مضارع است، موضوع از براى جمع مذكر مثل يقون، مفردش‌

جامع المقدمات (جامعه

اسم الکتاب : جامع المقدمات( جامعه مدرسين) المؤلف : جمعى از علما    الجزء : 1  صفحة : 286
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست