اسم الکتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 98
در همهجا، چه در وجود و
چه در ماهيت، به يك معنا اطلاق شده است و آن همان عينى، خارجى و واقعى است؛ همان
معنايى كه حمل آن بر شىء منافى حمل عدم است بر آن. چه هنگامى كه مىگوييم: «وجود
موجود است» و چه وقتى كه مىگوييم: «ماهيت موجود است» در هردو، معناى «موجود»
«واقعيتدار» است؛ موجود است يعنى نمىتوان گفت كه جهان خارج و عالم واقع خالى از
آن است، پس در ناحيه مفهوم تفاوتى نيست؛ اگر تفاوتى هست، در ناحيه مصاديق است، يك
مصداق آن، يعنى وجود، بهخودىخود، بدون احتياج به مبدئى ديگر و بدون نياز بهوجود
زائد، مصداق «موجود» است و مصداق ديگرش، يعنى ماهيت، به خودى خود مصداق آن نيست،
بلكه نياز بهوجود زائد و مبدأ اشتقاق دارد، تا به اعتبار آن مصداق اين مفهوم
باشد:
وجه الاندفاع أنّ فيه
خلطا بين المفهوم و المصداق و الاختلاف المذكور مصداقىّ لا مفهومىّ.
5: اقوال مخالف اصالت
وجود و ابطال آنها
تا اينجا اصالت وجود ثابت
شد و اشكالات مربوط به آن نيز مطرح و دفع شد. اكنون بايد اقوال مخالف را مطرح و
باطل كنيم. در مقابل اصالت وجود، دو قول ديگر وجود دارد: 1- اصالت ماهيت؛ 2- اصالت
وجود در واجب و اصالت ماهيت در ممكنات.
1- 5: اصالت ماهيت
در 4- 2، درباره اصالت
ماهيت و اعتباريت وجود توضيح داده شد. در اينجا بايد به دو مطلب زير پرداخت:
1- مقصود از اعتبار ماهيت
من حيث هى هى چيست؟
2- ماهيت به چه اعتبارى
اصيل است؟
1- 1- 5: مقصود از
اعتبار ماهيت من حيث هى هى
گاهى ماهيت شىء را مورد
توجه قرار مىدهيم، بدون اينكه به چيز ديگرى غير از آن توجه داشته باشيم؛ نظرمان
را به خود ماهيت معطوف مىداريم و از هرچه غير از آن صرفنظر مىكنيم. در چنين
نظرى، ماهيت من حيث هى مورد توجه و اعتبار ماست. مثلا اگر ما خود
اسم الکتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 98