اسم الکتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 218
هرچند برهانى كه در 1- 3
بيان شد شامل اثبات هردو مدعا بود، نظر به اينكه براى بخش دوم مدعا، يعنى استحاله
اعاده معدوم، براهين خاصى در كتب فلسفى ذكر شده است، در اينجا جداگانه به اثبات
اين بخش از مدعا پرداخته براهين خاص آن را ذكر مىكنند:
و هذا الذى تقرّر، من
استحالة تكرّر الوجود لشيء مع تخلّل العدم، هو المراد بقولهم: «انّ اعادة المعدوم
بعينه ممتنع» و قد عدّ الشيخ امتناع اعادة المعدوم بعينه ضروريّا و قد اقاموا على
ذلك حججا هى تنبيهات بناء على ضروريّة المسألة.
1- 3- 3: برهان اوّل
اين برهان مبتنى بر دو
مقدمه زير است:
مقدمه اوّل: اگر جايز باشد
موجود در زمانى معدوم شود و سپس بعينه خود شخص او دوباره موجود گردد- اگر اعاده
معدوم جايز باشد- لازم مىآيد بين شىء و خودش عدم متخلّل گردد.
مقدمه دوم: تالى باطل است.
نتيجه: مقدم نيز باطل است؛
يعنى، اعاده معدوم محال است.
ملازمه بين مقدم و تالى
روشن است، زيرا على الفرض موجودى كه قبل از عدم محقق است همان شخص موجودى است كه
بعد از عدم محقق است، شخص واحدند، هم موجود قبل از عدم خود شىء است و هم موجود
بعد از عدم، هردو خود شىءاند، پس بين شىء و خودش عدم فاصله شده است.
بطلان تالى نيز روشن است،
زيرا تخلل و فاصله موجب غيريت است، خواه تخلل عدم خواه غيرعدم، پس تخلل و فاصله
شدن عدم بين شىء و خودش نيز موجب اين است كه شىء خودش غير خودش باشد، خودش خودش
نباشد و به عبارت ديگر مستلزم سلب شىء از خودش است كه بطلان آن از بديهيات است:
منها انّه لوجاز للموجود
فى زمان ان ينعدم زمانا، ثم يوجد بعينه فى زمان آخر، لزم تخلّل العدم بين الشىء و
نفسه و هو محال، لاستلزامه وجود الشىء فى زمانين بينهما عدم متخلّل.
اسم الکتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 218