اسم الکتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 152
1- 1- 1: اشكال و جواب
اشكال: در فصل اول/ 1- 1-
6، گفتيم كه حمل هر وصفى بر ماهيت به عرض وجود است؛ وجود واسطه در عروض و حيثيت
تقييديه براى حمل تمام محمولاتى است كه بر ماهيت حمل مىشوند، حتى ذات و ذاتيات
ماهيت. لازمه اين سخن اين است كه كثرت ماهوى نيز به عرض وجود باشد، با آنكه طبق
مطلب فوق حمل آن بر وجود به عرض ماهيت است، ماهيت واسطه در عروض و حيثيت تقييديه
در حمل كثرت ماهوى بر وجود است، نه بالعكس و اين يك تناقض است.
جواب: بايد بين «اتصاف
كثرت ماهوى بهوجود» و «اتصاف ماهيت به كثرت ماهوى» فرق نهاد. اتصاف كثرت ماهوى
بهوجود و به عبارت روشنتر «موجود بودن كثرت ماهوى در خارج» به عرض وجود است نه
بالذات ولى اتصاف ماهيت به كثرت ماهوى به عرض وجود نيست، بلكه بالذات است و حقيقت
وجود نيز به عرض ماهيت به اين كثرت متصف مىشود.
وقتى مىگوييم كثرت ماهوى
وجود دارد يعنى ماهيات متعدد وجود دارند و بنابر اصالت وجود معناى اينكه مىگوييم
ماهيات متعدد وجود دارند اين است كه وجود اين ماهيات متعدد موجودند نه خود آنها و
يا كثرتشان. پس هم موجود بودن ماهيات و هم موجود بودن كثرت آنها به عرض وجود است،
در خارج وجودى محقق است كه ابتدا از آن ماهيات انتزاع مىشوند و سپس به تبع ماهيات
كثرت ماهوى انتزاع مىشود، نه اينكه خود اين ماهيات يا كثرت آنها موجودند. اما
معناى اينكه مىگوييم ماهيت بالذات متصف به كثرت ماهوى است اين است كه ماهيات فى
نفسها و بدون لحاظ وجود از يكديگر متبايناند و طبعا كثيرند و وجود به عرض ماهيات
متصف به اين كثرت مىشود. پس فرق است بين اتصاف به كثرت و موجود بودن كثرت. موجود
بودن كثرت صفت حقيقى وجود است و به ماهيات مجازا نسبت داده مىشود ولى كثرت ماهوى
حكم حقيقى ماهيات است و اگر بهوجود نسبت داده مىشود مجازى است.
و قد ثبت بما اوردناه فى
الفصل السابق انّ الكثرة من الجهة الاولى، و هى الكثرة الماهويّة، موجودة فى
الخارج بعرض الوجود و انّ الوجود متّصف بها بعرض الماهيّة، لمكان اصالة الوجود و
اعتباريّة الماهيّة.
اسم الکتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 152