اسم الکتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 113
اينكه مدّعا مبهم است و
آنچه در كتاب آمده وافى به مقصود نيست، به تفصيل و تحقيق بيشترى نياز است. براى
روشن شدن ابهامات بايد به سه سؤال زير جواب داد:
1- مقصود از حقيقت وجود
چيست؟
2- بساطت آن به چه معنايى
است؟
3- آيا دليل ذكرشده در
كتاب كافى است يا به دليل ديگرى نياز است؟
ما در طى سه بحث زير به
هريك از سؤالهاى فوق جداگانه جواب مىدهيم:
1- 2- 3- 6: مقصود از
حقيقت وجود
واژه «حقيقت وجود» در
فلسفه در معانى زير بهكار رفته است:
1. وجود واجب تعالى؛
2. طبيعت سريانى يا طبيعت
مرسله وجود؛
3. كل عالم هستى يكپارچه و
يكجا؛
4. وجود خارجى هر شىء.
هرچند در كلمات عرفا و نيز
گهگاه در تعبيرات صدر المتألهين (ره) حقيقت وجود به معناى اول- يعنى وجود واجب
تعالى- بهكار رفته است، در اينجا قطعا اين معنا مقصود نيست و الا اين فرع از
مسائل الهيات بالمعنى الاخص به حساب مىآمد و طرح آن در اينجا بىمورد بود.
طبيعت مرسله وجود نيز
معناى صحيحى ندارد، گرچه در كلمات حكيم سبزوارى (ره) و بندرت در سخنان صدر
المتألهين (ره) حقيقت وجود در اين معنا بهكار رفته است. توضيح اينكه يكى از
ماهيات ماهيت جنسى است و ويژگى آن غير متحصّل و مبهم بودن آن است و از همين رو در
بين ماهيات نوعى سريان و شيوع دارد؛ يعنى، هر حصهاى از آن درضمن يك معناى نوعى
موجود مىشود و اصلا، نه در ذهن و نه در خارج، موجوديتى جز موجوديت معناى نوعى
ندارد، پس ماهيت جنسى واحد، در عين وحدت، در بين تمام انواع موجود و سارى است.
مثلا ماهيت حيوان، كه جنس است، مفهومى غيرمتحصل و مبهم است كه در انسان و اسب و
شتر و گاو و ساير انواع حيوان سريان دارد؛ همه اين انواع واجد حيوانيتاند.
البته اين سريان سريانى
مفهومى و مربوط به عالم ذهن است كه توضيح بيشتر آن را بايد در باب ماهيت جستجو
كرد. شبيه چنين سريانى را براى حقيقت خارجى وجود نيز تصوير
اسم الکتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 113