چون ديده بصيرت مرد موقن
بكحل توفيق گشاده شود و ابراهيم وار بر مطالعه ملكوت هر دو كون قادر شود، وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ
1 واردان حضرت عزت را كه از پرده غيب ظهور ميكنند و در يك ذره از ذرات كاينات
خويشتن را بواسطه نور تجلى جلوه ميدهند مشاهده مىكند و لا محاله چنانكه گفته آمد
هر يكى به نيكوترين صورتى از صور مخلوقات ممثل شوند، مانند آنچه در قصه مريم آمده
است كه فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا
2. و چون تمتع از آن مشاهده جز بفيضان اثرى از عالم وحدت كه مقتضى ازدواج ذات و
صورت باشد با يكديگر به وجهى كه مفضى باتحاد بود صورت نبندد، پس با هر يكى از آن
صور كه بمنزله يكى از آن حوران بهشت باشد از اين ازدواج حاصل گردد، وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ
3. و بآن سبب كه چهره اين پردگيان از ديده اغيار و اهل تضاد مصون است، حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي- الْخِيامِ
4 باشند. و بحكم آنكه نامحرمان عالم تكثر را چه آن قوم كه بظاهر