سُجِّرَتْ 8، تا بحر و بر، و شيب و بالا، و آسمان و زمين يكسان شوند و خلايق
در عرصات قيامت ظاهر شوند، فَإِذا هُمْ
بِالسَّاهِرَةِ 9. اهل برازخ را حجب كثيف و رقيق از پيش بردارند، وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ
10 و در مواقف كشف اسرار بدارند، وَ قِفُوهُمْ
إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ 11. آنها كه از حبس برزخ خلاص يابند
روى ببارگاه ربوبيت نهند، فَإِذا هُمْ مِنَ
الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ 12. سموم و انياب
و اظفار و قرون از هوام و سباع و انعام باز ستانند تا سورت اطراف تضاد شكسته شود،
«يؤخذ السم من الصل و الناب من الذئب و القرن من الكبش» 13،
لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً.
و مرگ را كه بهر دو طرف تضاد سبب هلاك خلق بود بر صورت كبش املح ميان بهشت و دوزخ
بكشند تا بمرگ مرگ كه نيستى نيستى باشد هستى مطلق كه حيات ابدى باشد عيان شود. و
دوزخ را بر صورت اشترى بعرصات آرند، وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ
بِجَهَنَّمَ 14 تا اهل عيان او را مشاهده كنند،
وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى 15، و از هول مشاهده او
اجراى آفرينش بر نيستى خود اطلاع يابند، «فشرد شردة لو لا ان حسبها اللّه لا حترقت
السماوات و الارض» 16.
يادداشتها
(1)- و چون ستارگان فرو
ريزند. (انفطار 82/ 2)
(2)- و ماه تاريك شود.
(قيامة 75/ 8)
(3)- و ماه و خورشيد بهم
شوند. (قيامت 75/ 8)
(4)- چون خورشيد در هم
پيچيده شود. (تكوير 81/ 1)
(5)- در آن نه آفتابى
مىبينند و نه سرماى سختى. (انسان 76/ 13)
(6)- چون پشم زده شده.
(قارعه 101/ 5)
(7)- و ترا از كوهها
مىپرسند پس بگو پروردگارم آنها را از جاى مىكند بركندنى، پس آنها را چون زمينى
هموار و نرم رها ميسازد، در آن نه كجى