فصل اول در صفت راه آخرت
و ذكر سالكانش و اسباب اعراض مردم از آن و آفات اعراض
بدان كه راه آخرت ظاهر است
و راهبران معتمد و نشانهاى راه مكشوف و سلوكش آسان، و ليكن مردم از آن معرضند، وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ
1. اما سبب آسانى سلوك آنست كه اين راه همانست كه مردم از آنجا آمدهاند. پس آنچه
ديدنيست يك بار ديده است و آنچه شنيد نيست يك بار شنيده است و ليكن فراموش كرده
است، وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ
نَجِدْ لَهُ عَزْماً 2؛ و درين دقيقه ميگويد: ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً 3. و در فراموشى از آن جهت بمانده است كه چشمى كه بآن چشم ديده است
و گوشى كه بآن گوش شنيده است باز نمىكند تا حالش بآن رسيده است، وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى لا يَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ
يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَ هُمْ لا يُبْصِرُونَ
4. چه اگر بشنيدى شنيده اول ياد كردى كَلَّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ
فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ 5. و اگر بديدى ديده اول بشناختى، «من
نظر اعتبر و من اعتبر عرف و اول الدين معرفته» 6. و اما سبب اعراض سه چيز است