فصل سيم در اشاره بهر دو
جهان و ذكر مراتب مردم در اين جهان و در آن جهان
خداى تعالى را بحكم آنكه
اول و آخر است او را دو عالم است:
يكى عالم خلق و ديگرى عالم
امر، يكى عالم ملك و ديگر عالم ملكوت، يكى عالم غيب و ديگر عالم شهادت، كه اين
محسوس است و آن معقول. و بحكم آنكه ظاهر و باطن است دو عالم است: يكى دنيا و يكى
آخرت. يكى اين جهان، يكى [آن] جهان كه اين مبدأست و آن معاد. و خلق را چون گذر بر
اين عالمهاست از دنيا بآخرت، از اين جهان بآن جهان، از خلق بامر، و از ملك بملكوت،
و از شهادت بغيب رفتن ضرور است و انبياء را عليهم السلام باين سبب فرستادهاند تا
ايشان را از عالمى بعالمى خوانند، چنانكه كتب منزله جمله بر آن مقرر است. پس دعوت
نبى بانباء است و نباء آن عالمست كه خلق بآنجا ميروند،
عَمَّ يَتَساءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ، الَّذِي هُمْ فِيهِ
مُخْتَلِفُونَ 1. خلق در دنيا در برزخاند و برزخ سديست ظلمانى ميان مبدأ و معاد، وَ مِنْ