اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 57
كه در اثر فريب شيطان از
درخت ممنوع خورد و به زمين هبوط كرد و .... امّابرخى از مفسّران اين وقايع را به
نوع انسان مربوط دانسته و در تحليل وقايع مربوط به آدم، سخن از رمزى بودن و جنبه
تمثيلى اين قصه به ميان آورده و با تأويل آن، برايش جنبه نمادى قائل شدهاند.[1] در اين ديدگاه، آدم نمونه و مظهر
انسان كامل است. بهشت جنبه تمثيلى دارد و جاى گرفتن آدم در آن بدان معنا است كه
ذات انسانى به رفاه و آسايش گرايش دارد و خروج از بهشت و هبوط، كنايه از اين است
كه انسان بر اثر خروج از اعتدال، دچار رنج و تعب شده و زندگانى آرام خويش را با
نافرمانى به مخاطره مىافكند.[2] خلافت آدم به معناى قرار
گرفتن همه نيروها در اختيار او است تا با بهرهبردارى از آنها به سوى كمال مطلوب
خويش پيش رود. پرسش فرشتگان از خلافت موجودى مفسد و خونريز، تصويرى از اين است كه
در انسان توانايى افساد و خونريزى وجود دارد و در عين حال، داراى شايستگى اين
خلافت است. آموزش اسما به آدم، اشاره به اين حقيقت است كه در انسان، استعداد
فراگيرى همه دانشهاى جهان وجود دارد. عرضه نامها بر فرشتگان و پرسش از آنها و
در پى آن، اظهار ناتوانى در پاسخگويىشان، تصويرى از محدوديّت همه قوا و نيروهاى
اداره كننده جهان است. سرپيچى شيطان از سجده بر آدم، تمثيلى ازناتوانى انسان در
رام ساختن روح بدى و بدگرايى به شمار مىرود كه انگيزه همه درگيرىها و
تبهكارىها است. درخت ممنوع، تمثيلى از شرّ و بدى و نهى از آن، الهام شناخت
زشتىها و برحذر داشتن انسان از هر چيزى است كه به وى آسيب رسانده، مانع كمالش
شود. وسوسه و فريب شيطان، گوياى نهاد ناپاك و روح پليدى است كه همواره با بشر
بوده، او را به سوى زشتىها سوق مىدهد و سرانجام تلقّى كلمات و پذيرش توبه آدم
عليه السلام اشاره به اين حقيقت است كه انسان با سرشت پاك خود در هر شرايطى توان
بازگشت و تغيير مسير و جبران گذشتهها را دارد.[3] شايان توجّه است كه عالم و
آدم، منحصر در عالم و آدم كنونى نيست. بر اساس[1]. بيانالسعاده، ج1، ص 75؛ المنار، ج 1، ص 280؛ الميزان، ج 1، ص 132- 133 [2]. المنار، ج 1، ص283؛ الميزان، ج 1، ص 134- 135 [3]. المنار، ج 1، ص280- 283
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 57