اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 53
تفسير كردهاند.[1] برخى مقصود از
«ءَاخَرينَ» را بنىقريظه، و گروهى مراد از آن را جن دانستهاند؛[2] امّا سيوطى از اين مفسّران دفاع كرده،
به زركشى پاسخ مىدهد كه آن چه خداوند علم آن را به خود اختصاص داده و آگاهى به آن
را از ديگران نفى كرده، علم به اعيان و افراد به طور مشخص است، و آنچه مفسّران
بيان كردهاند، علم به جنس و كلّيّت آنها است كه دانستن آن در آيه نفى نشده است.[3] اين پاسخ سيوطى كافى به
نظر نمىرسد و ظاهر آيه اين است كه خداوند، مطلق علم به آنها را نفى كرده است. مثال زركشى را نيز
نمىتوان درست شمرد؛ زيرا به نظر مىرسد خداوند از مسلمانان صدر اسلام و مخاطبان
اوّلى آيه، علم به آخرين را نفى كرده است، نه كسانى كه دهها سال بعد مىآيند. به عبارت ديگر، سياق اين
آيه، امر به مسلمانان است كه تا واپسين حدّ توان، خود را مجهّز كنيد تا دشمنان
فعلى و كسانى را كه احياناً در آينده با شما به دشمنى برخواهند خاست، امّا اكنون
شما آنان را نمىشناسيد و خدا آنان را مىشناسد، بترسانيد تا مبادا به فكر جنگ با
شما بيفتند. حال با گذشت زمان و آشكار شدن دشمنى بعضى گروهها مىتوان آنان را يكى
از مصاديق «ءَاخَرينَ» كه مسلمانان به آنان علم
نداشتند، معرّفى كرد؛ البتّه اين مانع از آن نمىشود كه امروز نيز اين آيه براى
مسلمانان همان پيامى را داشته باشد كه براى مسلمانان صدر اسلام داشته است؛ يعنى
امروز نيز براى مسلمانان و كشورهاى اسلامى، كسانى مصداق «ءَاخرين» هستند كه به
آنها علم ندارند؛ امّا در آينده پس از آن كه دشمنى خود را نشان دادند، از مصاديق
«ءَاخرين» شناخته خواهند شد. مرجع و منبع تفسير
مبهمات قرآن يكى ديگر از بحثهاى نظرى
دانش مبهمات، تعيين و مشخّص كردن مرجع رفع ابهام از نامهاى مبهم قرآن است. بايد
دانست كه به لحاظ موضوع دانش مبهمات كه علم صرفاً نقلى بهشمار مىآيد، مرجع و
منبع اين دانش بايد نقل و روايت باشد؛ بنابراين، جايى براى اجتهاد و نظر عقلى يا
حدس و گمان نيست. سيوطى در اين باره مىنويسد: بدان كه مرجع دانش مبهمات
نقل محض است و جايى براى اجتهاد و نظر در اين دانش نيست.[1]. البرهان فى علومالقرآن، ج 1، ص 244 [2]. جامعالبيان، مج6، ج 10، ص 41- 42؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 97 [3]. الاتقان، ج 2، ص315
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 53