اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 459
دچار تزلزل شد؛ امّا سيادت
معنوى وى كه ميراث خاندان او بود، هم چنان تا هنگام مرگش باقى ماند. ابوطالب در
عين تنگدستى، سيّدى بزرگوار و فرمانروايى پرهيبت بود. امام على عليه السلام
درباره رياست او مىگويد: پدرم در عين تهيدستى، سرور قريش بود؛ در حالىكه پيش از
او هرگز شخص] تهىدستى بر قريش رياست نكرده بود.[1] ابوطالب، وقار و حكمت
حكما، و هيبت ملوك را داشت و به گفته اكثمبن صيفى، حكيم عرب: حكمت، رياست و حلم
در ابوطالب گرد آمده بود.[2] منصب داورى او در قريش[3] نيز بدو جاىگاهى ويژه بخشيده بود؛ چنانكه در يكى از محاكمهها،
سنّتِ سوگند در شهادت (قسامه) را بنيان نهاد و بعدها پيامبراكرم صلى الله عليه و
آله نيز آن را همانگونه پذيرفت.[4] به سبب ارتباط خويشاوندى
نزديك ابوطالب با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و حمايتهاى بىدريغ او از
حضرت، بخشهايى از زندگىاش كه با زندگى پيامبر ارتباط مستقيم دارد، بيشتر مورد
توجّه تاريخنويسان مسلمان قرار گرفته است. ابوطالب پس از مرگ عبدالمطّلب و بنابه
وصيّت او، برادرزاده 8 سالهاش را به خانه خويش برد و فراتر از فرزندان خود به او
محبّت كرد. شبانگاه بستر او را در كنار بستر خود مىگسترد و غذايى ويژه براى او
فراهم مىآورد[5] و به حكم پيشه خود كه بازرگانى بود[6] گاه عطر و گندم به شام مىبرد،[7] و با اين كه فرزندانش به همسفرى با
او تمايل داشتند، فقط پيامبر را با خود مىبرد و گويا هيچ سفرى بى او نرفته است.[8] در يكى از همين سفرها بود كه در شهر
«بُصرى»، داستان بَحيرا* ى[1]. تاريخ يعقوبى، ج2، ص 14 [2]. الكنى و الالقاب،ج 1، ص 108- 109 [3]. المحبر، ص 132 [4]. سنن النسائى، ج 8،ص 3- 5 [5]. الطبقات، ج 1، ص96 [6]. السيرة النبويه، ج1، ص 180 [7]. المعارف، ص 575 [8]. الطبقات، ج 1، ص96
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 459