responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن    الجزء : 1  صفحة : 344
از ابوعبيده نيز ذكر شده است. [1] عبدالرّحمن بن‌عوف نيز به پيروى از آن دو در خطاب به انصار، از فضلِ على عليه السلام، ابوبكر و عمر سخن گفت. پس از آن منذربن‌ارقم گفت: ما فضل كسانى را كه بر شمردى انكار نمى‌كنيم. به‌راستى در ميان آنان كسى است كه اگر براى اين امر پيش آيد، كسى با او نزاع نمى‌كند. يعقوبى، مرادِ منذر را على‌ابن‌ابى طالب عليه السلام مى‌داند. [2]
داستان خلافت به اين گونه نيز آمده است كه چون پيامبر درگذشت، عمر نزد ابوعبيده آمد و به ادّعاى اين كه او امين امّت است، خواست تا با وى بيعت كند؛ امّا ابوعبيده گفت: از زمانى كه اسلام آورده‌اى، تا كنون تو را اين گونه درمانده نديده بودم. آيا با من بيعت مى‌كنى، در حالى كه دوم دو تن، صدّيق، در ميان شما است؟ [3] چند و چون در جزئيات آن‌چه ذكر شد، در اين مجال نمى‌گنجد؛ امّا همين مقدار روشن است كه اين سخن‌ها، لزوماً ادّعاى كسانى را نقض مى‌كند كه خلافت ابوبكر را به انتخاب پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت مى‌دهند.
در چگونگى ورود ابوبكر به سقيفه، زمان آن، و گفت و گوى او با انصار اختلاف است. [4] آن‌چه ابوبكر براى برجاى نشاندن انصار، از پيامبر بدان استناد كرد، به اين معنا نبود و سرعت عمل و تعجيل وى در اخذ مقام خلافت، با اين‌كه مى‌دانست على عليه السلام از او شايسته‌تر است، [5] امرى ناباورانه بود تا آن جا كه وقتى «براءبن‌عازب» خبر انتخاب خليفه را به ميان بنى‌هاشم آورد، گفتند: ما به محمد سزاوارتريم؛ آنان چنين نمى‌كنند. [6] همه اين‌ها مقوله‌هايى بحث‌انگيز است؛ به ويژه كه عمر اين انتخاب و بيعت را فلته‌اى (حادثه) دانست كه خداوند مردم را از شرّ آن نگه داشت و دستور داد از اين پس هركس اين گونه عمل كند، او را بكشند. [7]
به هر روى، ابوبكر در سقيفه بنى‌ساعده، بر اساس طرحى به خلافت رسيد. [8] برخى از انصار نيز مثل بشيربن‌سعد خزرجى براى جلوگيرى از رياست سعدبن‌عباده، با او بيعت كردند. [9] فرداى آن روز، ابوبكر در مسجد بر منبر نشست. ابتدا عمر سخن گفت و از مردم‌خواست تا با او بيعت كنند؛ سپس ابوبكر، پس از حمد و ثناى خدا گفت: اى مردم!
[1]. الطبقات، ج 3، ص135
[2]. تاريخ يعقوبى، ج2، ص 123
[3]. الطبقات، ج 3، ص135
[4]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 232- 233؛ تاريخ ابن خياط، ص 63
[5]. نهج‌البلاغه، خطبه3؛ بحارالانوار، ج 28، ص 185
[6]. تاريخ يعقوبى، ج2، ص 124
[7]. همان، ص 158؛تاريخ طبرى، ج 2، ص 235
[8]. الكافى، ج 8، ص180؛ تاريخ عرب، ص 123
[9]. تاريخ يعقوبى، ج2، ص 124
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن    الجزء : 1  صفحة : 344
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست