اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 334
در پى پاسخ پيامبر گفتند:
حال كه چنين است، چون شهر ما محدود و كمآب است، از خدايت بخواه تا كوهها را حركت
دهد و نهرهايى مانند نهرهاى شام و عراق برايمان جارى سازد؛ گذشتگان ما، از جمله
قصى بنكلاب را زنده كند تا حقّانيّت تو را از او بپرسيم يا فرشتهاى بر تو بفرستد
تا تصديقت كند و به تو باغها و قصرها و گنجها بخشد تا به تو ايمان آوريم. در پى
اين درخواستها، آيات 90- 96 اسراء/ 17 نازل شد و با ردّ خواستههاى آنان، علّت
ايمان نياوردن مشركان را اين امر دانست كه پيامبر بشرى مانند آنان است: «و قالوا لَننُؤمِنَ لَكَ حتّى ...». 4. بلاذرى نزول آيه 3 زمر/
39 را در شأن ابوالبخترى دانسته[1] كهگمان مىكرد بتپرستىاش براى تقرّب به خدا است: «... والَّذينَ اتَّخذوا مِن دونهِ أولياءَ ما نَعبُدُهم إلّا
لِيُقَرّبونا إلى اللّهِ زُلفى إنّ اللّهَ يَحكمُ بينَهم فى ما هُم فيه يختلفونَ
... ... و كسانى كه به جاى خداوند، اوليايى براى خود گرفتهاند؛ به اين
بهانه كه ما آنها را نمىپرستيم، جز براى اينكه ما را هرچه بيشتر] به خدا نزديك
گردانند؛ البتّه خدا ميان آنان درباره آن چه بر سر آن اختلاف دارند، داورى خواهد
كرد ...». 5. درنقلىازابنعباس،
مقصوداز «إنّ الإنسن» در آيه 66 حج/ 22 كه
انكاركننده نشانههاى قدرت و وحدانيّت خداوند است، گروهى از مشركان از جمله
ابوالبخترى است[2]:
«و هُو الَّذى أَحياكُم ثُمّ يُميتُكم ثمّ يُحيِيكم إنّ الإنسنَ لكَفورٌ/ او است كه شما را زندگى بخشيد؛ سپس شما را مىميراند؛ سپس زندگى
نو] مىدهد. به حقيقت كه انسان سخت ناسپاس است». 6. قرطبى در نقل ديگرى،
بدكاران: «يَعمَلونَ السَّيِّئات» را در آيه 4
عنكبوت/ 29 گروهى از سران مشرك قريش از جمله ابوالبخترى دانسته است: «أم حسِبَ الَّذينَ يَعملونَ السَّيّئاتِ أن يَسبِقونا سآءَ ما
يَحكُمونَ آيا كسانىكه كارهاى بد مىكنند، مىپندارند كه بر ما پيشى خواهند
جست؟ چه بد داورى مىكنند». 7. در نقل ديگرى از
ابنعبّاس، «الَّذينَ أَجرَموا» در آيه 29 مطففين/
83 سران مشرك قريش از جمله ابوالبخترى دانسته شده است كه به استهزا، تحقير و سرزنش
مؤمنان[1]. انسابالاشراف، ج1، ص 166 [2]. تفسير قرطبى، ج12، ص 62
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 334