اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 329
شگفتى واداشت.[1] در نهروان، فرمانده گروهى از سپاه
امام و مأمور گفتوگو با خوارج بود تا پرچم امان را در دست گرفته، ايشان را به صلح
فراخواند.[2] ابوايّوب، در پاسخ به اين
پرسش كه چگونه با اهل قبله به جدال برخاستهاى، گفت: اين خواسته پيامبر خدا صلى
الله عليه و آله بود تا همراه امام على عليه السلام با «ناكثين»، «قاسطين» و
«مارقين» بجنگم.[3] در سال 38 قمرى، به فرمان امام على
عليه السلام امير مدينه شد[4] و امارتش تا سال 40 قمرى ادامه يافت. در اين سال، به دنبال حمله
«بُسربنارطاة» فرمانده سپاه معاويه به مدينه، ناگزير به ترك شهر شد و به كوفه
آمد.[5] از سخنان او در تحريك و تشويق مردم به
حمايت از امام على عليه السلام چند روز پيش از شهادت حضرت، چنين به نظر مىآيد كه
تا پايان حيات امام در كوفه باقى مانده است.[6] از زندگى ابوايوب پس از شهادت امام على جز رواياتى درباره حضور او
در نبردهاى سالانه مشهور به صايفه (تابستانى) بر ضدّ روميان، آگاهى چندانى در دست
نيست.[7] ابوايّوب را بايد در زمره راويان
احاديث نبوى نيز برشمرد. كسانى چون ابنعبّاس، بُراء بن عازب، سعيد بن مسيّب،
عروةبن زبيرو ديگران ازاو حديث نقل كردهاند.[8] وى ذوقى شاعرانه داشت كه از خلال اشعارش در نبرد صفّين آشكار
مىشود.[9] ابوايّوب يكى از 5 انصارى است كه در
عهد رسولخدا صلى الله عليه و آله به گردآورى[1]. الفتوح، ج 3، ص34- 35 [2]. الكامل، ج 3، ص345 [3]. البداية والنهايه، ج 7، ص 244؛ المعيار و الموازنه، ص 37 [4]. انسابالاشراف، ج2، ص 382 [5]. تاريخ طبرى، ج 3،ص 153 [6]. الامالى، ص 146-148 [7]. الطبقات، ج 3، ص369 [8]. اسدالغابه، ج 2، ص122 [9]. وقعة صفين، ص 368
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 329