اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 275
رديف فرشتگان شمرده مىشده
است: يك. به علّت فزونى تعداد ملائك، لفظ ملائك از باب تغليب بر ابليس نيز
اطلاق شده است.[1] دو. از آن جا كه ابليس در معيّت ملائك به عبادت اشتغال داشت، وقتى ملائك
كه مقامشان از وى برتر بود، به سجده مأمور شدند، ابليس كه از جنس جن و همراه ايشان
بود، به طريق اولى به سجده كردن سزاوارتر است.[2] سه. بهدليل آنكه ابليس از نظر فعل، فرشته واز جهت نوع، از جن بوده،
امر به فرشتگان، او را نيز در بر مىگرفته است.[3] چهار. ضمير جمع در «فسجدوا» به همه مأموران به سجده باز مىگردد كه اعمّ از فرشتگان و جنيّان
است؛ ولى خداوند به ذكر ملائك كه با همه علوّ شأن، مأمور به تذلُّل و خضوع در
برابر آدم بودهاند، بسنده كرده است.[4] 2. ابليس از ملائك:
ابنعبّاس، ابنمسعود، قتاده، سعيد بنمسيّب، ابنجريح، ابنانبارى، ابنجرير
طبرى، شيخ طوسى، بيضاوى و گروهى ديگر، ابليس را از ملائك دانستهاند.[5] آلوسى اين رأى را به بيشتر صحابه و
تابعان نسبت داده است.[6] صاحبان اين ديدگاه،
مسؤوليّت ابليس را (پيش از تمرّد) رئيس فرشتگان دنيا، سلطان دنيا، سلطان زمين، و
خزانهدار بهشت[7] شمردهاند. صاحبان اين نظر، افزون بر
روايات،[8] به ظاهر آياتى مانند: «و إِذ قُلنَا لِلملئِكةِ اسجُدوا»
(بقره/ 2، 34) تمسّك كرده و گفتهاند: اگر ابليس از ملائك نبود، فرمان الهى شامل
او نمىشد و مىتوانست به اين بهانه از سجده سرباز زند؛ همچنين استثناى ابليس از
فرشتگان در چند آيه، نشان مىدهد كه ابليس از[1]. الكشاف، ج 1، ص127 [2]. همان، ج 3، ص 91؛تفسيرموضوعى، ج 6، ص 257 [3]. روح البيان، ج 8،ص 59؛ تفسيرابنكثير، ج 1، ص 80 [4]. كنزالدقائق، ج 1،ص 351 [5]. التبيان، ج 1، ص150؛ تفسير بيضاوى، ج 1، ص 294؛ جامعالبيان، مج 1، ج 1، ص 321 [6]. روحالمعانى، مج1، ج 1، ص 365 [7]. التبيان، ج 1، ص151 [8]. تاريخ بلعمى، ج 1،ص 16؛ نهجالبلاغه، خطبه 192؛ جامعالبيان، مج 1، ج 1، ص 321
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 275