اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 274
26- 27) و طبق روايات،
آفرينش ملائك از نور، ريح و روح بوده[1] و ابليس، جنس خود را از آتش معرّفى كرده است:
«خَلقتَنِى مِن نَارٍ و خَلقتَهُ مِن طِينٍ»
(ص/ 38، 76) بر اين اساس، ابليس از جنيّان است كه از آتش آفريده شدهاند. ج.
ابليس كه استكبار ورزيد و از انجام فرمان خداوند سرباز زد نمىتواند از ملائك
باشد؛ زيرا ملائك معصومند و هرگز در برابر فرمان الهى سرپيچى و گناه نمىكنند: «لَايَعصونَ اللّهَ
مَا أَمرَهُم و يَفعلونَ مَا يُؤمَرونَ» (تحريم/ 66، 6)
بلكه از جن است كه برخى فرمانبردار و برخى منحرفند:
«و أَنَّا مِنَّاالمُسلِمونَ و مِنَّا القسطونَ»
(جن/ 72، 14)، «و أَنَّا مِنَّا الصلحون وَ مِنَّا دوُنَ ذ لِكَ كُنَّا
طَرائِقَ قِدَداً.» (جن/ 72، 11) د.
ابليس كه از كافران بود و از امر الهى سرپيچيد نمىتواند از ملائك باشد؛ زيرا
خداوند فرشتگان را رسولان خويش معرّفى كرده است:
«جَاعلِ المَلئِكةِ رُسلًا» (فاطر/ 35، 1) و كفر و
فسق در ساحت رسولان الهى راه ندارد. ه.
ابليس كه به تصريح قرآن، ذريّه و نسل دارد، از جنّ است[2]: «أَفتتَّخِذونَهُ و ذُرِّيّتَهُ أَولِياءَ مِن دوُنِى» (كهف/ 18، 50) زيرا جنيان داراى جنسيّت، آميزش و در نتيجه، توالد و
تناسلاند: مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مىبرند؛
«و أَنّهُ كَانَ رِجالٌ مِنالإِنسِ يَعوذونَ بِرجالٍ مِنالجِنِّ» (جن/ 72، 6) و در وصف زنان بهشتى مىفرمايد: دست هيچ انس و جنّى پيش
از ايشان به آنها نرسيده است: «لَميَطمِثهُنَّ
إِنسٌ قَبلَهم و لَاجَانٌّ» (الرحمن/ 55، 56 و 74) در
حالى كه فرشتگان از جنسيّت و در نتيجه از توالد و تناسل مبرّا هستند: «وجَعَلواالمَلئِكةَ الَّذينَ هُم عِبدُالرَّحمنِ إِنثاً
أَشَهِدوا خَلقَهُم». (زخرف/ 43، 19) براساس اين ديدگاه، شمول
فرمان سجده يا استثناى ابليس از ملائك نشان دهنده آن نيست كه وى جزو فرشتگان بوده
است، زيرا اين استثنا، يا استثناى منقطع است؛ يعنى استثنايى است كه مستثنا (ابليس)
از جنس مستثنا منه (ملائك) نيست كه اين نوع استثنا در كلام عرب متداول بوده و
كاربرد فراوانى دارد يا استثنايى متصل است؛ امّا به ادلّه ذيل، در[1]. التفسير الكبير، ج2، ص 214، الدرالمنثور، ج 1، ص 124 [2]. مجمعالبيان، ج 1،189- 190.
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 274