اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 216
غيبى و معارف الهى به طور
كامل برخوردار بوده است.[1]
در روايتى از حضرت رسول صلى الله عليه و آله به اين معنا تصريح شده است.[2] عامل تشرّف ابراهيم عليه السلام به
اين منزلت، سجده فراوان بر زمين،[3] كثرت صلوات بر محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله[4] درخواست نكردن از غير خداوند،[5] پاسخ مثبت بهدرخواست ديگران،[6] اطعام،[7] نماز شب،[8]
مدارا و مهربانى با مساكين[9] و آشكار ساختن سلام[10] دانسته شده است. بنا به قولى، همه اين
عوامل مىتواند در خلّت ابراهيم عليه السلام مؤثّر باشد؛ چنان كه خلّت جز با
اجتماع اين ويژگىها در شخص امكان ندارد.[11] در نظرى ديگر، آيه 125 نساء/ 4 مىرساند كه تشرّف ابراهيم به مقام
خلّت، ناشى از شريعتى است كه ابراهيم به امر خداوند آن را تشريع كرده است؛ زيرا
آيه در مقام تجليل از آيين ابراهيم است؛[12] پس خداوند، ابراهيم را به دليل علم و عمل به اين شريعت، خليل خويش
قرار داده است؛[13] از همين نكته مىتوان دريافت كه تشرّف
ابراهيم عليه السلام به مقام خلّت، پس از نبوت حضرت بوده است. در روايات متعدّدى نيز
تصريح شده كه مقام خلّت، پس از نبوّت و رسالت و پيش از امامت وى بوده است.[14] بعضى مقام خلّت را با مقام استجابت
دعا ملازم دانستهاند[15]
و به قولى، خلّت مرتبهاى از مراتب محبّت بوده و محبّت مراتبى دارد كه خليل عليه
السلام به آن راه نيافته و ويژه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله است.[16] بشارت خلّت را بنا به قولى، جبرئيل
عليه السلام[17] و براساس[1]. التحقيق، ج 3، ص115 [2]. بحارالانوار، ج 9،ص 260 [3]. علل الشرايع، ص 48 [4]. همان، ص 49؛بحارالانوار، ج 12، ص 4 [5]. همان؛ تفسيرابنكثير، ج 1، ص 573؛ بحارالانوار، ج 12، ص 13 [6]. بحار الانوار، ج12، ص 4 [7]. عللالشرايع، ص 49 [8]. همان؛ تفسيرابنكثير، ج 1، ص 573؛ بحار الانوار، ج 12، ص 13 [9]. اثبات الوصيه، ص44 [10]. تفسير قرطبى، ج5، ص 257 [11]. بحارالانوار، ج12، ص 6؛ النور المبين، ص 96 [12]. الميزان، ج 1، ص278 [13]. التفسير الكبير،ج 4، ص 230 [14]. الكافى، ج 1، ص175 و ج 4 ص 199 [15]. الميزان، ج 2، ص380 [16]. روح المعانى، مج4، ج 5، ص 228 [17]. اثبات الوصيه، ص44
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 216