اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 215
خداوند و ابراهيم عليه
السلام ترسيم كرده، گوناگون سخن گفتهاند: 1. خليل به معناى ولى[1] و دوستى است كه در مودّت او خللى
نباشد.[2] خُلّت از سوى ابراهيم، دوستى اوليا و
دشمنى دشمنان خداوند، و از سوى بارىتعالى، نصرت ابراهيم[3] و بهرهمند ساختن او از خيرات و منافع[4] است؛ 2. خداوند به ابراهيم و ابراهيم به خداوند محبّت كامل داشته
است.[5] 3. محبّت الهى سرتاپاى وجود او را فرا
گرفته بود؛[6] به گونهاى كه جايى براى محبّت غير
خدا وجود نداشت.[7] 4. خداوند او را چنان كه كسى دوست خود
را گرامى مىدارد، گرامى داشته است.[8] 5. خداوند او را به امورى مانند وحى مخصوص گردانيده است؛ بنابراين،
همه پيامبران، خليلاند.[9]
6. او در اتّصاف به اخلاق الهى از همگان پيشى داشت.[10] 7. خليل كسى است كه با ديگرى راه مىپيمايد؛[11] بنابراين تسميه ابراهيم به خليل از آنرو است كه به طور كامل در
مسير الهى گام برمىداشته است. 8. خداوند براى گرامى داشتن بنده خود، هر نامى را
كه بخواهد بر او مىگذارد و چون ابراهيم، خالص و مخلَص بوده، او را به اين نام
ناميده وگرنه خلّت به معناى متعارف آن بين خداوند و بنده بىمعنا است.[12] 9. خليل به معناى فقير است و خُلّت
ابراهيم عليه السلام يعنى كه او را به غيرخدا نيازى نبوده است.[13] 10. خليلِ شخص، يعنى صاحب اسرار او
(از خَلّ/ لايه دار بودن) و خليل بودن ابراهيم ازاينرو است كه او امانتدار اسرار
الهى و برگزيده او و از الهامهاى[1]. جامعالبيان، مج4، ج 5، ص 402 [2]. التبيان، ج 3، ص341؛ كشفالاسرار، ج 2، ص 710؛ مجمعالبيان، ج 3، ص 178 [3]. جامعالبيان، مج4، ج 5، ص 402؛ التبيان، ج 3، ص 341؛ مجمعالبيان، ج 3، ص 178 [4]. التفسير الكبير، ج11، ص 59 [5]. مجمعالبيان، ج 3،ص 178 [6]. روح المعانى، مج4، ج 5، ص 227 [7]. تفسير قرطبى، ج 5،ص 256 [8]. روح المعانى، مج4، ج 5، ص 228 [9]. التبيان، ج 3، ص341؛ روح المعانى، مج 4، ج 5، ص 229 [10]. التفسير الكبير،ج 11، ص 59؛ روحالمعانى، مج 4، ج 5، ص 227 [11]. الكشاف، ج 1، ص569 [12]. المنار، ج 5، ص439 [13]. كشف الاسرار، ج2، ص 712؛ مجمعالبيان، ج 3، ص 178؛ الميزان، ج 1، ص 278
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 215