اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 454
أهلِهِ مَسروراً* و
أَمّا مَن أُوتىَ كِتبَه ورَاءَ ظَهرِهِ* فَسوفَ يَدعوا ثُبوراً* ...». در تفسير قمى همين شأن نزول به نقل از امام باقر عليه السلام ديده
مىشود.[1] ذيل آيات 32- 34 كهف/ 18
در كنار چند نظر درباره شأن نزول آن، از ابنعبّاس و كلبى نقل است كه اين آيات در
شأن ابوسلمه و برادرش اسود نازل شده است[2]: «و اضرِب لَهم مَثلًا رَجُلَينِ جَعَلنا لِأَحدِهِما جَنَّتينِ
مِن أعنبٍ و حَفَفنهُما بِنَخلٍ و جَعَلنا بَينَهما زَرعاً* ...». اين آيات كه تا آيه 43 يك سياق دارد، تمثيلى از حال دو برادر است كه
يكى از آن دو داراى دو باغ پر ثمر بوده و در حالى كه خود را نيرومندتر و ثروتمندتر
از رفيقش مىدانسته، به اين پندار رسيده است كه هر آنچه دارد، زوالناپذير است و
همين پندار، سبب انكار قيامت و كفر وى شده، نصايح برادرش در او بىاثر مىماند.
آنگاه كه خداوند، همه آنچه را به او داده مىگيرد، به شدّت پشيمان شده، آرزو
مىكند كه اى كاش به پروردگارش شرك نمىورزيد! قرطبى در ذيل آيه پيشين از
سوره كهف، به نقل از ثعلبى و قشيرى مىنويسد[3]: «قائل» و «قرين» در آيه 51 صافات/ 37 نيز همين دو برادرهستند: «قالَ قائلٌ مِنهم إنّى كانَ لِى قَرِينٌ ...». وى مىنويسد: هر يك از اين دو برادر، 4000 دينار به ارث برده بود.
يكى از آن دو همه دارايىاش را در راه خدا انفاق كرد و آنگاه از برادرش خيرى
خواست و او- چنانكه ادامه آيات اشاره دارد- در مقابل درخواست برادرش به توبيخ وى
و اينكه چرا از تصديقكنندگان و ايمان دارندگان به معاد است، پرداخت. منابع الاستيعاب فى معرفة
الاصحاب؛ اسدالغابة فى معرفة الصحابه؛ انساب الاشراف؛ بحرالعلوم، سمرقندى؛ تاريخ
الامم والملوك، طبرى؛ تفسير القمى؛ تفسيرمبهمات القرآن؛ الجامع لاحكام القرآن،
قرطبى؛ السيرة النبويه، ابنهشام؛ الطبقات الكبرى؛ العقد الفريد؛ معانى القرآن،
فراء؛ المغازى.[1]. تفسير قمى، ج 2، ص440 (2) (3) 2 و. تفسير قرطبى،ج 10، ص 259
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 454