اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 443
ابوسفيان در شأن نزول مفسّران، در ذيل آيات
بسيارى از ابوسفيان نام بردهاند كه بيشتر آنها در نفى و زشت شمارى ابوسفيان و
حاكى از واقعيّت زندگى او است؛ امّا اندكى از آنها، به گونهاى در تأييد و
نيكونمايى او آمده كه با توجّه به اقتدار امويان و كوشش آنان در تنزيه وى، ترديد
در آنهاامرى پذيرفتنى است. 1. ابنعبّاس از ابوبكر
نقل كرده كه مقصود از آيات 8- 9 ليل/ 92: «وَ أمّا مَن
بَخِلَ وَ استَغنى* وَ كَذّبَ بِالحُسنى امّا آن كس كه بخل
و بىنيازى ورزيد، و آن بهترين را تكذيب كرد» ابوسفيانبن حرب است.[1] مصداق «اشقى» در آيه پانزدهم همين
سوره را نيز او دانستهاند.[2] 2.
«أرَءَيتَ الّذى يُكَذّبُ بِالدّينِ* فَذ لِكَ الَّذى يَدُعُّ اليَتيمَ/ آيا آن كس كه روز جزا را دروغ مىشمرَد، ديدى؟ او همان كسى است كه
يتيم رابهاهانت مىرانَد.» (ماعون/ 107، 1- 2) گفته شده است كه ابوسفيان، هر هفته
دو شتر نحر مىكرد. يتيمى نزدش آمد و از او چيزى خواست، وى او را با عصايش راند و
اين آيات دربارهاش نازل شد.[3] 3. آيات 4- 6 ص/ 38: «و عَجِبوا أن جاءَهم مُنذِرٌ مِنهُم وَ قالَ الكفِرونَ هذا
سحِرٌ كَذّابٌ* أَجَعَل الألِهةَ إلهاً وحداً إنَّ هذا لَشىءٌ عُجابٌ* وَ
انطَلَقَالملأُ مِنهُم أنِ امشوا وَ اصبِروا عَلى ءَالِهَتِكُم إنّ هذا لَشىءٌ
يُراد/ در شگفت شدند از اينكه بيمدهنده از ميان خودشان برخاست و كافران
گفتند: اين جادوگرى دروغگو است. آيا همه خدايان را يك خدا گردانيده است؟ اين چيزى
بس شگفت است! مهترانشان به راه افتادند و گفتند] كه برويد و بر پرستش خدايان خويش
پايدارى ورزيد. اين است چيزى كه از شما خواسته شده است». روايت شده كه دستهاى از
اشراف قريش، از جمله ابوسفيان، نزد ابوطالب آمده، درباره پيامبر با او گفت و گو و
شكايت كردند. پيامبر صلى الله عليه و آله به آنان فرمود: يك كلمه است كه اگر بدان
روى كنيد/ آنرا بپذيريد] بر عرب سيطره يافته، عجم را به فرمان مىآوريد و آن اين
است كه بگوييد: «لا إله إلّااللّه» و خود را از هرچه جز او است،[1]. الدرالمنثور، ج 8،ص 536 [2]. مبهمات القرآن، ج2، ص 723 [3]. مجمعالبيان، ج 10،ص 834
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 443