اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 381
به پيامبر دريافت، وى را
با حيله بر آن داشت كه كلام خداوند را سحر بخواند.[1] آيات 24- 25 مدثر/ 74: «فقال إن هذا
إلّاسِحرٌ يُؤثَر* إن هذا إلّاقَولُ البَشرِ»
بيانگر اين واقعه است.[2]
او براى تضعيف پيامبر و اسلام از هر راهى استفاده مىكرد. وقتى آياتِ «و ما أدرل- كَ ما سَقَرُ* لاتُبقى وَ لاتَذَرُ* لوّاحةٌ
لِلبَشرِ* عَلَيها تِسعَةَ عَشَرَ» (مدثر/ 74، 27- 30) را
شنيد، به قرشيان گفت: آيا هر 10 تن از شما، از غلبه بر يك نفر از گماشتههاى آتش
ناتواناند؛ در حالى كه شمار شما بيشتر است؟ رفيق شما/ پيامبر] خبر مىدهد كه
جهنم 19 گماشته دارد.[3] اصرار بيش از حد و جاهلانه
او بر مخالفت با پيامبر و اسلام، حتّى موجب خشم ديگر سران مكّه شد[4] و از سوى پيامبر به (ابوجهل) ملقّب
گرديد.[5] وى، در سال دوم هجرى، در جنگ بدر كه
خود فرماندهى سپاه شرك را به عهده داشت، كشته و به همراه ديگر كشتگان، در چاه
(قليب) بدر مدفون شد.[6]
او پسر و دخترى داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نيافت[7] و ابترماند. عكرمه (فرزند او) پس از فتح مكّه مسلمان شد، و پيامبر
براى اينكه مسلمانى آزرده نشود، مسلمانان را از سبّ ابوجهل منع فرمود.[8] ابوجهل درشأن نزول مفسّران، درذيل آيات
فراوانى از ابوجهل نام بردهاند كه بخشى از آنها چنين است: 1.
«أَرَءَيتَ الَّذِى يَنهى* عَبداً إذا صَلّى* أَرَءَيتَ إن كانَ على الهُدى* أو
أَمَر بِالتَّقوى* أَرَءَيتَ إن كذَّبَ و تَوَلّى* ألَم يَعلم بِأَنَاللّهَ
يَرى/ آيا كسى كه بندهاى را چون به نماز[1]. مجمعالبيان، ج10، ص 584 [2]. اسباب النزول، ص381- 382 [3]. جامعالبيان، مج14، ج 29، ص 199؛ مجمعالبيان، ج 10، ص 586 [4]. السير و المغازى،ص 166 [5]. الاشتقاق، ص 147؛انساب الاشراف ج 1، ص 141 [6]. جامعالبيان، مج5، ج 7، ص 240 [7]. جمهرة انسابالعرب، ص 145 [8]. العقدالفريد، ج 2،ص 386
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 381