اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 348
مورد سؤال قرار مىدهد. آنچه بيش از همه از دوران
خلافت ابوبكر، مايه مجادلههاى شيعه و سنّى شده، رفتار او با فاطمه عليها السلام
است. وى بر خلاف كتاب خدا و سنّت رسول، حقّ ذىالقربى را از غنايم و صدقات حذف كرد
و چون با اعتراض فاطمه عليها السلام مواجه شد، به بهانه اين كه چنين دستور ويژهاى
وجود ندارد و از كتاب خدا نيز چنين برنمىآيد، سخن دختر رسول خدا صلى الله عليه و
آله را نپذيرفت؛ سپس ماجرا را با عمر و ابوعبيده بهمشورت گذاشت و آن دو نيز بر
عمل او انگشت تأييد نهادند؛[1] از اين رو به اعتقاد شيعه، ابوبكر نخستين كسى است كه آل محمد صلى
الله عليه و آله را از حقشان بازداشت. به آنان ستم و ديگران را بر آنان جسور كرد.[2] ابوبكر در موضوع فدك نيز با
فاطمه عليها السلام به جدال برخاست و چون امايمن به گواهى آمد، اندكى ملايم شد؛
امّا عمر، خليفه را به موضع پيشين خود بازگرداند.[3] ابوبكر كه در اين گفتوگو، به حديثى مجعول از پيامبر، مبنى بر عدم
ارثبرى از پيامبران استناد كرده بود، سخت مورد اعتراض فاطمه عليها السلام قرار
گرفت. حضرت بدو گفت: «اى ابنابى قحافه! آيا در كتاب خدا آمده كه تو از پدرت ارث
ببرى؛ ولى من نبرم؟ آيا كتاب خدا را به عمد ترك كردهاى؟»[4] پس از اين ماجرا، فاطمه عليها السلام از او دورى گزيد و تا زنده
بود، با او سخن نگفت[5]
و از او تبرّى جست و على عليه السلام نيز جنازه فاطمه را در شب مدفون ساخت تا شركت
آنان توجيهى براى اعتذار نباشد.[6] ابوبكر و جمع قرآن يكى از مباحث دوران خلافت
ابوبكر، موضوع گردآورى قرآن است. گفتهاند: پس از كشتار قاريان قرآن در يمامه، عمر
پيشنهاد جمع قرآن را به ابوبكر ارائه كرد و او به زيد بن ثابت (يا سعيدبن عاص)[7] مأموريّت داد تا قرآن را بنويسد.
ابنكثير مىنويسد: قرآن گردآورى شده در زمان
حيات ابوبكر نزد او بود و پس از او نزد عمر قرار داشت؛[1]. تاريخ المدينه، ج1، ص 209- 210 [2]. تفسير عياشى، ج 1،ص 325 [3]. الاحتجاج، ج 1، ص236؛ الاختصاص، ص 183- 184 [4]. تاريخ يعقوبى، ج2، ص 127؛ الميزان، ج 14، ص 22 [5]. تاريخ طبرى، ج 2،ص 236 [6]. بحارالانوار، ج29، ص 202 [7]. تاريخ يعقوبى، ج2، ص 135
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 348