اسم الکتاب : تفسير پژوهي ابوالفتوح رازي المؤلف : ایازی، سید محمد علی الجزء : 1 صفحة : 293
مولانا جلال الدين رومى درباره عدل گفته است: ۰ عدل چه بود؟ وضع اندر موضعشظلم چه بود؟ وضع در ناموضعش ۰ ۰ عدل چه بود؟ آب ده اشجار راظلم چه بود؟ آب دادن خار را [1] ۰ عدل در اصطلاح متكلمان: موضوع عدل در علم كلام فعل خداوند است و حقيقت آن همان حسن و نيكويى است؛ يعنى افعال خداوند همگى پسنديده است و آنچه را كه واجب و نيكو است، ترك نمى كند. قاضى عبدالجبار معتزلى (م ۴۱۵ ق) گفته است: «ما هر گاه خداوند را به عدل و حكمت وصف مى كنيم، مقصودمان اين است كه خداوند فعل ناروايى انجام نمى دهد و آنچه را كه واجب است، ترك نمى كند، و همه كارهاى او نيكو است». [2] حكيم لاهيجى نيز گفته است: «مراد از عدل، اتّصاف ذات واجب الوجود است به فعل حسن و جميل و تنزّه او است از فعل ظلم و قبيح. بالجمله: همچنان كه توحيد، كمال واجب است در ذات و صفات، عدل كمال واجب است در افعال». [3] تعريض را كه متكلمان عدليه (اعم از شيعه و معتزله) براى عدل الهى ذكر كرده اند، در حقيقت برگرفته از سخنى است كه اميرالمؤمنين عليه السلام در اين باره فرموده است: «التوحيد اَلاّ تتوهّمه، وَ العَدل اَلاّ تتّهمه [4] ؛ توحيد آن است كه درباره خداوند با وهم و پندار داورى نكنى، و عدل آن است كه خداوند را به كارهاى ناروا متّهم نسازى».
مصاديق عدل الهى
۱. عدل در آفرينش و تدبير: يعنى خداوند هر موجودى را با توجه به استعداد و قابليت ذاتى او ايجاد كرده و متناسب با غايت مطلوب آن موجود، اسباب و شرايط لازم را