اسم الکتاب : تفسير پژوهي ابوالفتوح رازي المؤلف : ایازی، سید محمد علی الجزء : 1 صفحة : 132
قرآنى به طور گسترده اى استفاده شده است. براى سنجش عيار سخن و طرز نگارش تفسيربايد به شناخت شيوه هاى واژه گزينى، برابرسازى وبازيگردانى آواها روى آورد. نمونه هايى از كاربرد لغات و اصطلاحات كهن فارسى: آبسان: افسان، سنگى كه بدان كارد تيز كنند (ج ۱۱، ص ۳۲۱) افسردن: يخ زدن (ج ۹، ص ۳۶) اوّل: يكشنبه (ج ۹، ص ۲۷۹) اَهوَن: دوشنبه (ج ۹، ص ۲۷۹) بَزمارود: گوشت پخته كه در نان پيچند (ج ۱۹، ص ۲۵۲) بِلِسك: سيخ كباب (ج ۶، ص ۲۳۴) دريده دوز: خياط (ج ۱، ص ۲۶۳) مَسرَب: سوراخ، راه (ج ۱، ص ۱۰۷) پيختن: چون مارى بر خود پيچيدن در تفسير آيه: «يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ» ؛ زبان در پيچند بر سبيل تحريف و تغيير و مراد به كتاب توريت است به اتفاق، و اصلِ «لى» بر پيختن باشد». (ج ۵۰، ص ۳۹۵) خَرِ: لجن، گل سياه و رقيق، مطلق گل، ته نشين گل و لاى. در ترجمه آيه ۲۶ حجرات آمده است: «بيافريديم آدم را از گل خشك و از خَرِى سالخورده». (ج ۱۱، ص ۳۰۴، ۳۲۱، ۳۲۳) هوسپاس: از دو جزء تشكيل شده: «هو» و «اسپاس» يا «سپاس»، به معنى نيكو سپاسگزارنده، شاكر، قدردان و قدرشناس به كار رفته است. در ترجمه شاكرٌ درآيه: «وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللّهَ شاكِرٌ عَلِيمٌ» . (بقره: آيه ۱۵۹) آورده است: «و هر كه بكند كارى خوب، خداى هوسپاس داناست». (ج ۲، ص ۲۵۲)
نمونه هايى از ويژگيهاى دستورى
ابوالفتوح با سبك ويژه قرن ششم كلمات را به كار مى گيرد و از قواعد خاص خود
اسم الکتاب : تفسير پژوهي ابوالفتوح رازي المؤلف : ایازی، سید محمد علی الجزء : 1 صفحة : 132