اسم الکتاب : تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي المؤلف : عسکر حقوقی الجزء : 1 صفحة : 344
معنى در هر دو قول، راجع با جمع باشد. سفيان بن عيينة گفت: براى آن اين كتاب را قرآن خوانند كه در او معنى جمع است. نه بينى كه حروف جمع كرد تا كلمه باشد و كلمات جمع كرد تا آيه باشد و آيه جمع كرد تا سوره شد و سوره جمع كرد تا قرآن شد. پس جمله و ابعاض او، از جمع خالى نيست؛ چنان كه مى بينى و قريش و اهل مكّه اين كلمه به تخفيف همزه گويند. و قرائت عبداللّه كثير بر اين است و باقى قرّاء عرب مهموز گويند بر اصل خود. امّا فرقان فى قوله تعالى: «تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الفُرقانَ عَلى عَبدِهِ» [1] و در معنى اش خلاف كردند؛ بعضى گفتند: براى آنش فرقان گفتند كه متفرّق فرود آمد؛ چنان كه گفت: «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُكْثٍ» [2] . قول ديگر آن است كه براى آنكه فرق كننده است از ميان حقّ و باطل و حرام و حلال و وعد و وعيد و مؤمن و كافر و غير آن.... امّا كتاب في قوله: «الم * ذلِكَ الكِتابُ» [3] و اين لفظ نيز مصدر است كالقيام والصيام و گفته اند فعال است به معنى مفعول؛ چون حساب كه به معنى محسوب است و لباس كه به معنى ملبوس است، و اين لفظ در قرآن و كلام عرب به وجود آمده است.... امّا ذكر فى قوله تعالى: «هذا ذِكرٌ مُبارَكٌ» [4] ، و قوله: «إنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكْرَ» [5] ، و اين را دو معنى باشد. يكى ياد كردن يعنى خداى تعالى به اين قرآن ياد مى دهد بندگان خود را آنچه خير و صلاح ايشان در آن است. دوم آنكه ذكر به معنى شرف باشد فى قوله تعالى: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ» [6] ، اى شرف....