اسم الکتاب : تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي المؤلف : عسکر حقوقی الجزء : 1 صفحة : 293
چون محنت به نهايت رسد، راحت پديد آيد. پيمانه چو پر شود، بگرداند سر...» ۴. و اين آن مثل سائر است كه گفته اند: رمتنى بدائها وانسلت. و دگر مثل كه گفته اند: خذ اللصّ من ان يأخذك. و ما گوييم: دزد باش و مرد باش (تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۳، ص ۱۲۶). [1] ۵. چنان كه در مثل پارسيان گويند: شهرى بدو مير زود گردد ويران اين هم آن مثلى است، به معنى آنكه گفت: «بَل اَكثَرَهُمْ لا يَعلَمُونَ» ؛ بل بيشترينه ايشان ندانند از آنكه انديشه نكنند بر سبيل وعظ و تذكير... (تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۴، ص ۴۸۹). [2]
ب) امثال تازى
۱. و اين مثل مشهور است كه گفتند: اتّق شرّ من احسنت اليه؛ از شرّ آن كس بترس كه به او نيكويى كرده باشى (تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۲، ص ۶۱۳). [3] ۲. آن گه حق تعالى باز نمود كه ايشان چراتكذيب كردند اين كتاب را؟ گفت: براى آنكه ندانستند به دروغ داشتند و در مثل گفته اند: الناس أعداء ما جهله (تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۳، ص ۲۵). [4] ۳. و اين هم چنان است كه «لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ» [5] و چنان كه در مثل گويند: كلّ شاة برجلها ستناط (تفسير ابوالفتوح رازى، ج ۳، ص ۲۵). [6] ۴. ايشان از او بياموختند و آن را دست افراز خود كردند و گفتند: «فَأَكَلَهُ