اسم الکتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 27 صفحة : 86
شويم، ولى اصرار بعضى از مفسران بر اثبات پيشداوريهاى خود به وسيله آيات قرآن
تا آنجا كه حتى تعبيراتى مىكنند كه مناسب مقام شامخ پيامبر ص نمىباشد باعث
مىشود كه چند نكته را در اينجا يادآور شويم.
اولا- اينكه فخر رازى مىگويد: اجماع" اهل سنت" بر اين است كه اين
آيه در باره ابو بكر نازل شده بر خلاف چيزى است كه بعضى از مفسران معروف اهل سنت
صريحا آوردهاند، از جمله" قرطبى" در تفسيرش در روايتى از" ابن
عباس" نقل مىكند كه تمام اين سوره (سوره الليل) در باره" ابو-
الدحداح" نازل شده است (كه داستانش را در آغاز سوره آوردهايم) [1] مخصوصا به آيه وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى كه مىرسد باز مىگويد منظور" ابو الدحداح" است، هر چند از اكثر
مفسران نقل كرده كه در باره ابو بكر نازل شده، اما خودش اين نظر را نپذيرفته است.
ثانيا- اينكه گفته است اتفاق شيعه بر اين است كه اين آيه در باره على ع نازل
شده درست نيست، چرا كه بسيارى از مفسران شيعه همان داستان ابو- الدحداح را ذكر
كرده و پذيرفتهاند آرى در بعضى از روايات از امام صادق نقل شده كه منظور از"
اتقى" پيروان و شيعيان او است، و منظور از الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى امير مؤمنان على ع است ولى ظاهر اين است كه اينها جنبه شان نزول ندارد بلكه
از قبيل تطبيق بر مصداق روشن و بارز است.
ثالثا- بدون شك" اتقى" در آيه فوق به معنى با تقواترين مردم نيست
بلكه مفهوم آن همان متقى بودن است، شاهد گوياى اين سخن اين است كه"
اشقى" در مقابل آن به معنى بدترين مردم نيست، بلكه منظور كفارى است كه از
انفاق بخل مىورزيدند، بعلاوه اين آيه زمانى نازل شده كه پيغمبر اكرم